52

57 24 9
                                    

 راه نیست

شب نیست

ماه نیست

نه روز و

نه آفتاب ،

ما

بیرون ِ زمان

ایستاده ایم

با دشنه ی تلخی

در گُرده های‌مان.

هیچ کس

با هیج کس

سخن نمی گوید

که خاموشی

به هزاران زبان

در سخن است...

در مُردگان ِ خویش

نظر می بندیم

با طرح ِ خنده‌یی،

و نوبت ِ خود را انتظار می کشیم

بی هیچ

خنده‌ای!...



ᴍᴏᴏɴʟɪɢʜᴛWhere stories live. Discover now