نویسندده: ببخشید که این پارت دیز شد کلی مشق مدرسه ریخته یود رو سرم و هم اینکه بسته نتم تموم شده بود دیگه به بزرگی خودتون ببخشید خوب دیگه زیادی حرف زدم بریم سره داستان
بعد از اینکه ماشین مامان تو پیچ کوچه ناپدید شد ، به دو رفتم تو سالن موسیقی ( همون جایی که کوکی توش بود الان عکسشو میزارم
عکسی پیدا نکردم که هم مثل سالن رقص باشه هم اینکه وسایل موسیقی توش باشه شما خودتون به دلخاه اینجا رو با یه چندتا الات موسیقی تصور کنین)
درو باز کردمو رفتم تو اون پسر درست همونجایی که بش گفته بودم نشسته و ساک سیاهشو که همراهش بود بغل گرفته بود
رفتم جلو و دستش رو گرفتم و بلندش کردم هیچی نمیگفتم فقط به کارام نگا میکرد دستش راه افتادم سمت در و اونم دنبال خودم کشیدم همونجور که وارد ساختمون اصلی خونه میشدم بش گفتم :
تهیونگ: راستی اسمت چیه ؟جونگکوک: جئون جونگکوک
اسمشم مثل صداش و خودش قشگه اه باز دارم به این چیزای عجق وجق فکر میکنم اخرش خل میشم (نویسنده: البته خل بودی ..تهیونگ: هو خل خودتی .. نویسنده: چه گفتی کاری نکن که جونگ کوک و بکنم تاپ اونوقت ل دم یه بلایی سرت بیاره ها .. تهیونگ: باشه چشم غلط کردم ببخشید دیگه ازین کارا نمیکنم .. نویسنده : ای آفرین بر تو ای گل پسر خو بریم سراغ داستان)
از سالن گذشتیم و از پله ها رفتیم بالا جلوی اتاقم وایسادیمتهیونگ: خوب جونگ کوک این اتاق منه تو اینجا پیش من میمونی اوکی؟
جونگ کوک: اوکی
بردمش داخل و بش گفتم:
تهیونگ: خب اون در که اونجاست سرویس بهداشتی و حمومه و اگه چیزی لازم داشتی بم بگو من میرم پایین یه چیزی بیارم بخوریمدر جوابم فقط سرشو به نشونه مثبت تکون داد. درو باز کردم برم بیرون که چیزی یادم افتاد تو همون حالت سرم و برگردوندم و رو بهش گفتم
تهیونگ: اها راستی اگه خواستی بری حمم حوله خاصی تو اون کمد استفاده نکرده چندتا هست
جونگ کوک: اوکی
و یه لبخند دندون خرگوشی زد
نویسنده: خواننده های گوگولی اگه کامنت بزارین منم زودتر اپ میکنم این پار تقدیم به دوست خوبی که کامنت گذاشته بود و گفنته بود زود تر اپ کنم بابای تا پارت بعدی
YOU ARE READING
امگای خاص من
Romanceتهیونگ قویترین الفا و لیدر پک مخوف در واقع یه نقطه ضعف داره اونم جفتش جونگ کوک که یه امگاست . تهیونگ یه روز که به خونه برمیگرده میمبینه یه بچه 15 ساله که تا حالا ندیده بودش تو خونشونه حالا بیاین ببینیم چه اتفاقی برای تهیونگ و جونگکوک مییوفته....... ...