پارت نهم

1.3K 195 27
                                    

جیمین: ولی چه بوسی ازت گرفت تهیونگ

بعدشم هر هر هر زد زیر خنده ، ولی با پس گردنی ای که من بش زدم خندش زهرش شد .
وحالا من بودم که میخندیدم 😈😈😸

جیمین : واسه چی میزنی کره خر؟

جونگکوک : تا تو باشی دیگه منو مخسره نکنی پابو
(برای کسایی که نمیدونن پابو یعنی چی پابو همون احمق ولی به زبان کره ای هست) .
جیمین اومد جواب بده که زنگ کلاس خورد .

جیمین : این دفعه شانس آوردی بعداً حسابت رو میرسم.

کوله اش رو برداشت و شونه به شونه هم راه افتادیم سمت کلاس این زنگ با تهیونگ داشتیم و قرار بود امتحان بگیره منم دیشب از دست خل بازیاش اخرایه درس و که مهم ترین بود و مطمئن بودم ازش سوال میاد رو نتونسته بودم بخونم .
اگه کم بیارم با مایتابه میزنم تو سر تهیونگ.😡😈

وارد کلاس که شدیم مثل همیشه اخر کلاس نشستم جیمین هم کنارم رو صندلی سمت چپ نشست ، همونطور که کیفش رو زیر و رو میکرد تا به چیزی رو پیدا کنه گفت

جیمین: چیزی هم خوندی؟

جونگ کوک : اره ولی اون مهماش رو نتونستم خوب بخونم .

جیمین: چرا ؟ این بار دیگه چی شد ؟!

جونگ کوک : هیچی بابا تو اتاق خواب نشسته بودم داشتم درس میخوندم که ته اومد از پشت بغلم کرد شروع کرد بوس کردن و ول کن نبود ،تا موقعه ایی که به زور از پشت میز بلندم کرد و بردم تو تخت .

تیکه اخرو با لپای سرخ شده گفتم، البته با یه لبخند نا محسوس .😊
( وجدان کوک : خاک تو سرت کنم نزاشته درست رو بخونی بعدشم از بس ماچت کرده کبود شدی بعد واسه من لبخندم میزنی؟😤😤😡. کوک : واجدان جون ببند در اون جهنم رو وگرنه با فنی که روت پیاده میکنم نه تنها دهنتو بلکه تمام هیکلتو گل میگیرم .😒😒. وجی کوک : اوکی حله گوه خوردم ، غلط کردم برا چی پاچه میگیری! کوک : همینه مه هست تازه از سرتم زیادیه.)

با وارد شدن تهیونگ به کلاس بحث کردن با وجدانم رو تموم کردم و کل هواسم رو دادم به اون . 

اون دختره لوس چندش که همیشه هر وقت با تهیونگ کلاس داشتیم از هر فرصتی برای عشوه اومدن برای ته استفاده میکرد ، همون طور که با موهاش بازی می کرد با اون صدای جیغ جیغوش گفت:

(همین جا بگم من قصد هیچ توهینی به هیچ کس و هیچ گروهی و هیچ کدوم از طرفدار های اون شخص ندارم چون شخصیت های داستان این شکلیه باید اینجوری بنویسم که به داستان بخوره لطفا نارتحت نشید و هر کی ناراحت شده من ازش همین جا عذرمیخوام)

جنی: اه تهیونگ شی ، نمیشه یه روزه دیگه امتحان بگیرین اخه درسمون عقبه به جای امتحان نمیشه درس بببدددیینن ؟

به خاطر  این عشوه شتری هایی که میومد در حد مرگ داشتم حرص میخوردم و اگه جیمین دستم و نگرفته بود تا الان یه تار مو رو سر این دختره عوضی نمونده بود ، اصلا همش تغیر این تهیونگه واسه چی اینقد باید خوشگل باشه؟ ( R:کوک برادر داری میزنی تو جاده خاکیا ! چیکار به تهیونگ بدبخت داری ) ولی جوابی که ته بهش داد مثه آب رو آتیش بود که رو اعثاب من ریخته شد .

امگای خاص من حيث تعيش القصص. اكتشف الآن