قسمت سوم

894 148 13
                                    

میو چمدون هردوشون رو روی چرخ گذاشت، گالف منتظر کسی بود که اومده بود دنبالشون... مردی کت شلواری با یه عینک آفتابی جلوشون ظاهر شد. چمدون رو از میو گرفت و با سر به درب خروجی اشاره کرد، برای گالف رفتار مرد عادی بود اما برای میو نه... در یه لیموزین براشون باز شد و هر دو سوار شدن. مردی توی ماشین منتظر اونها بود... با گالف دست داد:

- اوه گالف دلم برات تنگ شده بود...

از نگاه گالف معلوم بود که اصلاً دلش تنگ نشده، مرد رو کرد سمت میو:

- سینیور.... خوشوقتم...

میو هم براش سر تکون داد. میو روبروی اونها نشسته بود و گالف کنار مرد، مرد دست انداخت دور گردن گالف:

- همیشه تنها میومدی...

سر مرد زیادی به صورت گالف نزدیک بود و بدتر دست دیگه مرد بود که روی رون پای گالف حرکت میکرد. میو اخم کرده بود و با نگاه وحشتناکی به مرد زل زده بود. ناخونش به خاطر مشت محکمش توی پوستش فرو میرفت اما میو متوجه دردش نبود و از حرص دندون قروچه ای کرد.

مرد متوجه نگاه میو شد برگشت سمتش. مرد خنده ای از روی گیجی کرد:

- چرا اینطوری نگاهم میکنه؟!...

گالف پوزخندی زد:

- چون دوست پسرمه و از این رفتارت خوشش نمیاد فرانکو...

هم مرد و هم میو به طور واضحی جا خوردن. مرد به لکنت افتاد و از گالف فاصله گرفت. گالف نگاه شوکه میو رو با یه چشمک جواب داد و شونه ای بالا انداخت. تا زمانیکه به هتل برسن هیچکدوم حرفی نزدن. از ماشین پیاده شدن، فرانکو رو به هتل ایستاد:

- اینم هتل هاسلر رُما.... امیدوارم از اقامت توی این هتل لذت ببرید

گالف درحالیکه کیفش رو روی دوشش می انداخت، چشمهاش رو چرخوند:

- مثل کارکنان هتل شدی...

و بعد بی توجه به همشون رفت داخل. بل بوی چمدون و ساک ها رو از خدمتکار فرانکو گرفت، گالف کلید رو از پذیرش گرفت و دست میو رو کشید و سوار آسانسور شدن. اجازه نداد فرانکو حتی خداحافظی کنه.

وارد اتاق شدن، بل بوی چمدون و بار هاشون رو جلوی در گذاشت و رفت. گالف خودش رو روی تخت پرت کرد. میو نگاهی بهش کرد:

+ که دوست پسر...

گالف خنده ای کرد:

- برای دَک کردن اون بود.... بین من و تو فاصله زیاده...

+ داری میگی برای دوست پسرت بودن خوب نیستم؟!...

گالف توی جاش نشست و گیج به میو نگاه کرد:

- چی؟!.... نه بابا تو عالی ای...

حرفش رو تموم نکرد از جاش بلند شد و دوید سمت حموم:

My BodyguardTempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang