دکمه های لباس سفید مو آروم آروم بستمو موهای بلندمو رو پشت سرم جمع کردم.
از توی کمد کارتم رو برداشتم و بند آبی رنگشو به گردنم انداختم و با چرخوندن کارت عکس خودمو دیدم ، " پرستار کیم یونگ سان "
لبخندی به چهره خودم زدم و با بستن در کمد ، از اتاق بیرون اومدم و وارد سالن بیمارستان شدم.
***
سالن سفید رنگ بیمارستان با نوار های زرد رنگ روی دیوارش که تا انتهای سالن امتداد داشت و کف و دیواره هایی که به تازگی تمیز شده بود و انعکاس نور خورشید رو نشون میداد!
مثل همیشه در طول سالن راه میرفتم .
....
× صبح بخیر
+ صبح شما هم بخیر
...
مکالمه هرروزم بود یا سلام میکردم یا جواب سلام کارکنان و بیماران رو میدادم تا به بخش مورد نظرم برسم.
من پرستار بخش VIP بودم و یعنی نسبت به بقیه پرستارای معمولی بیمار کمتری داشتم ولی پول بیشتری میگرفتم والبته که اینو مدیون مهارت و تواناییم در این زمینه بودم.
مثل همیشه به اتاقک پرستاری رفتم و روی صندلیم نشستم و با لود شدن سیستم رو به روم اون رو چک کردم ، بیمارم دیروز مرخص شده بود و در حال حاضر کسی رو نداشتم.
اونسو و سومین دو تا از همکارای باتجربه و البته پر حرفم بودن که از همه چیز رو میدونستن و با خبر بودن !
حتی خبر داشتن رنگ لباس زیری که رئیس جمهور میپوشه چیه و یا اینکه چرا دکتر مین هنوز ازدواج نکرده و یا اینکه من چقدر رو سرم مو دارم ! کارشون حتی از موتور جستجوی گوگل هم وسیع تر بود!
معمولا ساعت های بیکاریشون کنار هم مینشستن و اطلاعاتشون رو باهم به اشتراک میذاشتن!
امروز هم دقیقا در حال مبادله اطلاعات بودن و داشتن چیزایی رو در مورد بیمار جدید میگفتن.
با اینکه علاقه به شنیدن حرفاشون نداشتم ولی صدا شونو واضح میشنیدم.
*بیمار جدید رو میشناسی ؟
= اره مگه میشه ندونم اون خیلی معروفه! مرد رویا های منه!
*ولی تو ازش 6 سال بزرگتری!
= مهم نیس اون یه بار گفته بود نونا ها رو بیشتر دوس داره!
*ولی فعلا که حالش خوب نیست
= درسته این خیلی غم انگیزه!
+ در مورد کی حرف میزنین ؟
*اومو مگه خبرا رو نشنیدی ؟
= بیمار جدید داریم ! اون خیلی معروفه خیلی هم خوش قیافس!
+ خوب باشه چه سودی برای شما داره ما فقط پرستاریم!
= درسته ولی فکر کن اگه پرستارش باشی میتونی باهاش حرف بزنی بهش غدا بدی لباسشو عوض کنی !! وای حتی میتونی سیکس پکاشو ببینی!
YOU ARE READING
I'm sick
Fanfiction•~📓「 #MultiShot 」 𝐍𝐚𝐦𝐞: I·ᴍ sɪᴄᴋ 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞: ʀᴏᴍᴀɴᴄᴇ , sᴍᴜᴛ 𝐂𝐨𝐩𝐞: Jᴜɴɢᴋᴏᴏᴋ 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫: @Shadi7v
