27

2.8K 411 205
                                    

❤😍ووت و کامنت فراموش نشه❤😍

مایک رو به روم اومد :مگه ن نامجون؟بگو ببینم ...چیزایی رو بگو که خبر ندارن..

چسبو از رو دهنم کند :شروع کن

با جدیت سرمو بالا اوردم :چیزی نیست که من بخوام بگم

مایک پوزخند زد به بچه ها نگاه کرد و دوباره بهم نگاه کرد:به اینا هم گفتی به یونگی خیانت کردم بعدم تا تونستم بهش تجاوز کردم ...آره؟

ابروهامو بالا دادم:مگه غیر از اینه ؟

زد زیر خنده و اخم کرد:نامجون .حرف بزن ...ب نفعته

دوباره با جدیت زمزمه کردم :گفتم که چیزی نیس که بخوام بگم

مایک دستشو بالا برد و به خدمت کارش اشاره کرد و بعدم دستشو طرف جین برد .با تعجب نگاش کردم ببینم میخواد چی کار کنه

جین و بلند کردند ..و سمت ستونا بردنش با ترس زمزمه کردم:چی کار میکنی ؟؟

دستاشو به دستبند های ستون زدن ...مایک دوباره جلوم اومد : چ طوری دوس داری ؟اول شکنجش بدم بعد بکشمش یا اول سرشو از تنش جدا کنم بعد بدم سگام بخورنش

با ترس و عصبانیت داد زدم:مایک چی میخوای ...چیو میخوای بدونی که من بدونم

داد زد :حقیقتوووووو ..اون شب ...شبی که من به یونگی خیانت کردم ...بگوووو نامجون بناااااال

با جدیت گفتم : من ...نمیفهمم ..چی ....میگیییی

مایک چیزی نگفت ..دندوناشو سایید و سمت جین رفت
چسب دهنشو کند:قشنگ داد بزن میخوام .مردنتو زره زره حس کنه

ترس تمام وجود مو گرفته بود .رنگ جین پرییده بود ولی هیچی نمیگفت ...با نگران بهم نگاه کرد ...داد زدم :مایک ولش کن ..مایک چی کار میخوای بکنی

دستاشو دو طرف لباس جین رو گرفت و توی تنش پارش کرد ...لرزش لبای جین بیشتر شد ..‌. دستاشو مشت کرده بود .دلم توی دهنم بود ‌...

مایک عقب رفت و پاشو بالا اورد و محکم به شکم جین ضربه زد ..با برخورد پای مایک جین از درد خم شد و داد زد:آییییییی
دادش تیری بود توی قلبم توی جام میلرزیدم . داد بلندی زدم:نهههه

مایک پوزخند زد ..سمت کارگراش رفت و ی خنجر برداشت و سمت جین برگشت .شروع کردم داد زدن :...چی کار میکنییییی ...چی از جون جین میخوای

سمتم برگشت و با جدیدت تو چشمام نگا کرد:تو کاری کردی من عشقمو از دست بدم ...منم همین کارو میکنم

داد زدم :من کاری نکردم .خواهش میکنم

خنجرو بالا اورد ...نوکشو روی سینه ی جین گذاشت و فشار داد ..جین داد زد ...خنجرو روی پوستش کشید ...خون روی سینه ی جین و گرفت و جین دادش بیشتر شد:آیییی ...نامیی ....آییئئ

secret love(sope)🔞(completed)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora