تیک تاک. تیک تاک.
چرا دقیقهها سر کلاس اقتصاد و مدیریت انقدر آروم حرکت میکردن؟ جونگکوک میخواست همین الان از سالن کنفرانس فاکی بیرون بره. خیلی خسته کننده بود... همه چیز خسته کننده بود، درس، همکلاسیهاش، و مخصوصاً استاد پیرشون که یه چیزایی دربارهی پاس کردن درسهاشون برای امتحان میانترم و اینکه اگر بیوفتن مجبورن قیافهی زشتش رو دوباره ببینن بلغور میکرد، خیلی خسته کننده بود.
جونگکوک چشمکی که اون گراز پیر موقع صحبت بهش زد رو دید.
حال بهم زن بود.
اون جئون جونگکوک بود و میدونست لازم نیست خیلی تلاش کنه، چون همه اینو میدونستن. اون کاملا توی هر چیزی فوقالعاده بود، لازم نبود هیچ تلاشی بکنه و دوباره به بالاترین رتبه رسیده بود، رئیس شورا. دوباره.
حتی لازم نبود برای جایگاهش تلاش کنه. خودشون این جایگاه رو بهش دادن، دقیقا مثل دبیرستان. استادها و دانشجوها عاشقش بودن. اون فقط باهوش نبود، اون به طور طبیعی جذاب صحبت میکرد و چهرهای که به شکل فاکی جذاب بود رو هم داشت که البته هیچوقت نمیخواست داشته باشه.
به این اشاره نکنیم که اون توی همه چی عالی بود.
اون توی تخت خیلی خوب بود.
"بالاخره تموم شد،"
جونگکوک به محض خارج شدن از سالن گفت. کلاس تموم شده بود.
صفحه گوشیش رو باز کرد و به تهیونگ زنگ زد، این روتین کثیفی بود که داشتن. چون حالا به مدرسههای متفاوتی میرفتن*، جونگکوک وقتی کلاسش تموم میشد بهش زنگ میزد تا با هم به خونه برن، مثل کاری که یه کاپل عادی انجام میدن.
به جز یه چیز. جونگکوک از هیچ جهتی شبیه یه دوست پسر عادی نبود. اون کاملا عجیب و غیر عادی بود، و فقط تهیونگ بود که کاملا درکش میکرد.
یه چیزی امروز عجیب بود، چون تهیونگ جای همیشگیش نبود، و با لبخند درخشانش منتظر جونگکوک نمونده بود. باید تا الان اونجا میبود.
ولی نبودش.
و جواب تماس های جونگکوک رو هم نمیداد.
جونگکوک با کیفی که شل روی شونهی راستش انداخته بود یکم اونجا ایستاد، و به فضای خالی رو به روش خیره موند.
تهیونگ واقعاً اونجا نبود.
چند دقیقه اونجا ایستاد.
ولی تهیونگ نیومد.
کدوم گوری بود؟
" چیزی گم کردی؟"
نگهبان مدرسه از کسی که چند دقیقهای میشد اونجا ایستاده بود پرسید.
جونگکوک به نگهبان نگاه کرد، میخواست دربارهی تهیونگ بپرسه، ولی سریع نگاهش رو ازش گرفت، یکم مردد شد.
CZYTASZ
راز شـورای دانـش آمـوزی - کـتـاب دوم
Fanfictionاین کتاب جلد دوم از مجموعه ی راز شورای دانش آموزی است. در این کتاب به احساسات جونگکوک نسبت به تهیونگ در طول رابطشون میپردازه و قراره شاهد تغییرات روحیاتشون نسبت به هم و بهتر شدن رابطشون باشیم. نام اثر: پشت درهای بسته کاپل: کوکوی، یونمین، نامجین ژا...