9:00am
پشت در دفتر بنگ شی هیوک وایستاده بودن تا حرفاش با سوبین تموم بشه وقتی بعد چند دقیقه سوبین از در اومد بیرون خیلی صمیمی با هم سلام کردند و بعد از خداحافظی با سوبین وارد دفتر بنگ شی هیوک شدن بنگ شی هیوک با مهربانانه ترین حالت ممکن جفتشونو بقل کرد و اونارو به سمت صندلی هدایت کرد تا بشینن وقتی که نشستن بنگ شی هیوک گفت
◇خب پسرا رابطتون در چه حالیه دعوا که نکردین؟جونگ کوک بعد از اینکه جوابشو با نه اصلا داد با عشق دستاشو توی دستای تهیونگ گره زد و گفت
☆میدونین که منو تهیونگ میخوایم که کام اوت کنیم پس اومدین راجبش باهاتون صحبت کنیمتهیونگ ادامه داد
♡خب من این چند وقت فکرم خیلی درگیر این موضوع بود و خب به نتیجه رسیدیم که ما توی خیلی چیز ها اولین نفر بودیم پس چطوره توی این موضوع هم اولین نفر باشیم تا هم خودمون راحت تر باشیم و اینکه یه کمکی به بقیه هم کرده باشیمبنگ شی هیوک گفت
◇درسته پسرا ولی میدونین که علاوه بر شیرین بودنش سختی های خیلی زیادی هم داره ممکنه هم به رابطتون هم به موقعیت شغلیتون اسیب بزنهجونگ کوک گفت
☆بله میدونیم شاید یه سریا هیت بدن بهمون ولی خب ما همین الان هم هیترای خیلی زیادی داریم ولی خب به جاش ارمیارو داریم که در همه صورت مارو حمایت میکنن خیلی از ارمیا هستن که برای منو تهیونگ پیج زدن و مومنتایی که شما سعی در پوشوندنشون داشتینو به بقیه مردم فهموندنبنگ شی هیوک گفت
◇ خب این که میخواین کام اوت کنین به خودتون مربوط میشه من نمیتونم دخالتی کنم چون این رابطه شماست ولی اگه بخواین این کارو کنین به یه نقشه درست حسابی نیاز دارین چیزی توی ذهن خودتون هست؟تهیونگ گفت
♡خب ما فکر کردیم که توی کامبک جدیدمون یه مومنت خیلی واضح بیرون بدیم و وقتی همه راجب این موضوع نظر میدادن یه کنفرانس خبری میزاریم و به همه اعلامش میکنیمبنگ شی هیوک که از نقششون خوشش اومده بود حرفشونو تایید کرد و گفت
◇ولی شاید تا یکی دوماه اینده کاری بیرون ندین چون تقریبا دو ماه پیش یه موزیک جدید بیرون دادیناونها که خیلی وقت بود تحمل کرده بودن این چند ماه هم روش اشکالی که نداره
♤خب ما با این موضوع مشکلی نداریم
بنگ شی هیوکم گفت
◇پس بهتره این چند وقت مومنتاتونو بیشتر نشون بدیم که یه پیش زمینه ای بشه برای بقیه که بتونن راحب با این موضوع کنار بیان نظرتون چیه یه صحنه کیس توی ران بسازیم شما دوتارو هم تیمی میکنیم بعد هم برای مجازات مجبور میشین همو ببوسین ولی خب حس میکنم این خودش کام اوت بشهجونگ کوک که خیلی خوشحال بود حرفشو تایید کرد و بعد از اینکه باز هم درباره این موضوع صحبت کردن کم کم از بنگ شی هیوک خداحافظی کردن و از اتاق خارج شدن
جونگ کوک تا از در اتاق خارج شد پرید بقل تهیونگ و گونشو بوسید خیلی خوشحال بود و امیدوار بود که این شادی همیشگی باشه
KAMU SEDANG MEMBACA
came out my love
Fiksi Penggemarداستان از اونجایی شروع میشه که جونگ کوک دیگه نمیتونه تحمل کنه که رابطه اش با تهیونگ پنهان بمونه و کسی متوجه اش نشه دوست داشت به همه راجب رابطه اش با تهیونگ بگه اولش باهاش مخالفت شد ولی کم کم رام حرفاش شدن و.... name.came out my love امیدوارم دوسش دا...