"اوه چه پاستا پز بداخلاقی. "
هری به این فکر کرد نکنه اون مرد گزارشش رو بده؟
نفس عمیقی کشید تا اعصابش کمی آروم تر بشه
"نه. یعنی آقای تاملینسون..پووف..ببخشید برای بد رفتاریم" هری چشم هاش رو بست و با نهایت ملایمت گفت
" نمیپذیرم!!"
....
مستر تستر.
یه داستان شیرین دور از دراما و تمام اتفاقات بد.امیدوارم خوندنی بهتون خوش بگذره..
به زودی زود آپ کردنش شروع میشه
به دوستاتون معرفی کنین، تو ریدینگ لیست هاتون اد کنین، هر چقدر همین اول انرژی برسونین باعث میشه با عشق بیشتر نوشتنش ادامه پیدا کنه.من خودم زخم خورده نویسنده هام. پس کم کمش حداقل یک پارت تو هفته رو آپ میکنم.
ازاونجایی که ایده اصلی داستان با هاناعهاونم تو نوشتن همراهیم میکنه
بریم که یه داستان خوشمزه تو کشور پاستاها، ایتالیا داشته باشیم..
..13 march, Fri 2021
________
Spero vi piacciavi amo tutti
YOU ARE READING
Mr taster [Larry.Stylinson]
Fanfiction[{کامل شده}] برای این که تو مسابقه بزرگ آشپزی ایتالیا شرکت کنی نیاز داری یه سر آشپز موفق تمام فوت و فن پاستا پختن رو بهت یاد بده و چه سر آشپزی میتونه بهتر از لویی تو یک ماه از هری یه ستاره برای آشپزی ایتالیا بسازه؟؟ Lou, top Happy ending °°^^{Cove...