صبح روز بعد لویی نزدیک خونه هری، ماشینش رو میروندخیابون ها خلوت بود، ولی میتونست مغازه دار هایی رو ببینه که، روز تابستونی دیگه ای رو شروع میکنن
قرار بود هری راس ساعت هفت سر کوچه اشون باشه
و همین طور هم شدلویی جلوی پای پسری با سرهمی قرمز، کلاه آبی و کوله پشتی چرم قهوه ای ترمز کرد
هری دستش رو براش تکون داد و سوار ماشین شد
"صبح زیبای تابستونی تون بخیر باشه آقای استایلز" لویی با نشاط گفت و ماشین رو حرکت داد
"خیلی ممنونم اقای تاملینسون، انگار صبح خوبی رو شروع کردی؟"
"چرا باید نباشه؟ ،... آفتاب میتابه، آب ها جاری ان، صبح کنار دختر موفرفریم بیدار شدم. صبحانه خوردم و اومدم دنبال یه فرفری دیگه... روز از این بهتر؟ "
هری لبخند کجی زد و از گوشه چشم هاش به لویی نگاه کرد
لویی براش چشمک زد و هری با خنده سرش رو چرخوند
" 20 کیلومتر تو راهیم، میخوام از شاگردام حرف بزنم،ولی قبلش از تو داشبورد بهم یه کیت کت بده"
لویی تمام مسیر از شاگرد ها و زیر دست هاش حرف زد
از مرد 45 ساله ای که مجبورش کرده بود کلاس های دانشگاه رو تمیز کنه، تا دختر 27 ساله ای که الان یه هتل پنج طبقه داشت
هری گاهی با دقت به روایت ها گوش میکرد و گاهی بیپروا به گذشته لویی میخندید
بخاطر آشپز با استعدادی که بیخیال کار کردن شده بود حسرت خورد و برای پسری که رستوران های زنجیره ای داشت غبطه خورد
براش از آقای هانر گفت، همون پیرمردی که یکم بعد قراره ببینه
در نهایت لویی ماشینش رو کنار یه ساختمان دو طبقه پارک کرد
"اینجا دفتر مجله GP هست، وقتی دیدیش اصلا به حرف هاش توجه نکن، شاید سعی کنه روحیت رو تضعیف کنه، ولی اصلا توجه نکن خب؟"
هری سرش رو تکون داد و با استرس انگشت هاش رو بهت فشار داد
"سعی کن نشون ندی استرس داری، فقط به پختن غذا فکر کن، ما یک ماه تمام به سختی تمرین کردیم درسته؟"
هری بار دیگه سرش رو تکون داد و نفس عمیقی کشید
"بزن بریم،"
هری و لویی سمت ساختمان رفتن و وقتی از پله های تاریک اونجا بالا میرفتن، لویی مچ دستش رو گرفت و بار دیگه بهش اطمینان داد قراره خوب پیش بره
هری وقتی لویی گفت بهش ایمان داره لبخند پر غروری زد و همراه باهاش وارد دفتر مجله شد
YOU ARE READING
Mr taster [Larry.Stylinson]
Fanfiction[{کامل شده}] برای این که تو مسابقه بزرگ آشپزی ایتالیا شرکت کنی نیاز داری یه سر آشپز موفق تمام فوت و فن پاستا پختن رو بهت یاد بده و چه سر آشپزی میتونه بهتر از لویی تو یک ماه از هری یه ستاره برای آشپزی ایتالیا بسازه؟؟ Lou, top Happy ending °°^^{Cove...