*پارت رو ادیت کردم، ولی اگه غلط املایی، اشتباه نوشتاری یا هرچیزی به چشمتون خورد بهم بگید *______________________________________________
زیر پیراهنی نازک و سفید رنگش رو با وسواس داخل شلوارش فرستاد
شلوار بگی خوش دوخت گرون قیمتش رو کمی بالا کشید، تا دقیقا روی کمرش بشینه
بوت های ورنی هلویی رنگش رو پوشید و پاهاي بلندش رو روبه روی آینه قدی اتاق چک کرد
شلوارش به زیبایی تمام کفش های برندش رو پوشونده بود و پاشنه چند سانتیش زیر پارچه سفید و لطیفش مخفی بود
انگشتر هاش رو از بین جواهراتش برداشت و دونه دونه وارد انگشت هاش کرد
اون سنگ های
همون موقع چک کرد لاک های پاستلی و ملایمش خراب نشده باشن و بعد از اطمینان، گردنبندش رو پوشیدسمت کنسول داخل اتاق رفت و لوازم آرایش نه چندان زیادش رو بیرون کشید
کمی سایه قهوه ای برای زیبایی چشم هاش، خط چشم نازک و کمرنگی و در نهایت برق لب هلوییش رو روی رژ لب محوش کشید
YOU ARE READING
Mr taster [Larry.Stylinson]
Fanfiction[{کامل شده}] برای این که تو مسابقه بزرگ آشپزی ایتالیا شرکت کنی نیاز داری یه سر آشپز موفق تمام فوت و فن پاستا پختن رو بهت یاد بده و چه سر آشپزی میتونه بهتر از لویی تو یک ماه از هری یه ستاره برای آشپزی ایتالیا بسازه؟؟ Lou, top Happy ending °°^^{Cove...