3

350 58 4
                                    

هان سمت هیون خم میشه نوک سینشو رو نوک سینه
هیون اروم فشار میده
با این حرکت هیون هیس ارومی‌میکشه اب دهنشو محکم قورت میده

هیون :
بس کن عوضی
دستامو باز کن بازی بسته کاریت ندارم فقط بازم بکن...

هان اروم میخنده سرشو کج میکنه نگاش میکنه اروم میگه

وقتی اینجوری التماس میکنی بازت بکنم جذابتر میشی میدونستی؟

بااین جمله هیون نفس عمیقی میکشه دستاشو تکون میده به دستبند نگاهی میندازه
شوخیت گرفته؟ بازم کن تا ببینی کی التماس میکنه ...

با گذاشته شدن انگشتاش رو لبای برامده هیون حرفشو قطع میکنه

اروم باش هوانگ چیزی نگفتم که چرا پرنس انقد غرغروعه!!

هیون نفس عمیقی میکشه نگاهش میکنه

کلیدو اروم برمیداره دستبندو باز میکنه به رد دستبند که قرمز شده بود نگاه میکنه
روشو میبوسه به صورت هیون نگاه میکنه تا میاد حرف بزنه
محکم رو تخت برگردونده میشه باشوک نگاه میکنه

چ...چیکار میکنی؟

تامیاد جمله دیگه ایو بگه هیون محکم لباشو رو لباش میکوبه
اروم مک میزنه

مچا دستای لاغر هانو محکم میگیره تو یک دستش تو تخت فشار میده
با دست دیگش باکسر هانو درمیاره

بدنشو به بدنش میچسبونه مکا عمیقی به لباش میزنه

چند دقیقه که میگذره مچاشو ول میکنه انگشتشو دور نیپل هان میکشه

بد چند ثانیه که نفس کم میاره محکم شونه های هیونو فشار میده سعی میکنه عقب هولش بده
سرشو تو بالش فشار میده چشاشو میبنده تا بتونه از بینیش نفس بکشه نفساشو تنظیم بکنه

اما با حس کردن انگشتای کشیده هیون رو ورودیش
همه چیز بهم میریزه
نفساش ب شمارش میوفته

رو شونه های هیون چند بار محکم ضربه میزنه تا ازش فاصله بگیره
اما هیون توجهی بهش نمیکنه مکاشو عمیق تر میزنه بین مکاش لبای هانو اروم گاز میگیره

دوتا انگشتاشو محکم وارد هان میکنه
با وارد کردنش لباشو از لبا هان فاصله میده یکم سرشو میبره عقب
عاح بلندی که صداش تو اتاق اکو میشد میشنوه

انگشتاشو داخلش حرکت میده با دست دیگش موهای خودشو میده عقب به فیس هان که سرخ شده بود نگاه میکنه زیر لب میگه

اونقدر که فکرشو میکردم معصوم نیستی هرزه!

تا میاد جوابشو بده با حس کردن دیکش داخل خودش صداش خفه میشه

Yayımlanan bölümlerin sonuna geldiniz.

⏰ Son güncelleme: Jun 22, 2021 ⏰

Yeni bölümlerden haberdar olmak için bu hikayeyi Kütüphanenize ekleyin!

𝐋𝐢𝐛𝐫𝐚𝐫𝐲Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin