با خوردن نور آفتاب به داخل اتاق پلک هایِ لرزونش رو از هم فاصله داد اما برای باز نگه داشتنشون جونی نداشت .
هنوز هم اثرات الکل تویِ خونش جریان داشت و صداهایِ نامفهومی به گوشش می رسید .
لی بخاطرِ گرمای نور آفتابی که تویِ تختش میزد زیر ملحفه بدنش رو پوشونده بود اما چند دقیقه بعد هم ، ملحفه گرما رو به خودش جذب کرده و گرم شده بود .
-فاک
-صبحتُ میتونی با کلمات بهتری شروع کنی بچه
صدایِ گرفته و بمی که شنید باعث شد لرزشی سرتاسر بدنش رو بگیره
با ندیدن کسی داخلِ اتاقش حدس زد صدایی که شنیده انعکاسِ جوابی تویِ ذهنش بوده .
تویِ بی حس ترین حالت ممکن بود ... مستی از سرش پریده و فقط سردرد ضعیفی به جا گذاشته بود .
با تمام خستگیش دستش رو روی تخت کشید و از جا بلند شد .
پاهایِ سست شدش رو رویِ زمین کشید تا چیزی برای خوردن آماده کنه و بتونه به موقع به کلاسش برسه .
با باز کردن در اتاق بلافاصله سرجاش ثابت شد و نفسش رو تویِ سینه حبس کرد . با دیدن سهون با تیشرتی که عضلات فرم گرفته ، بازو و اندام عضلانیش رو به خوبی نشون میداد مبهوت موند .
سرخی کم رنگی مثل گرد و خاکی که بعد از یک هفته گردگیری نکردنِ خونه روی وسایل مینشست ، گونه هاش رو رنگ زد .
سهون چرخید و با دیدن پسری که هنوز گیج بود پوزخندی زد
-بیدار شدی ؟
شینگ نفس عمیقی کشید و لب پایینش رو میون دندون هاش کشید .
-دیشب نرفتی خونه َت ؟!
حالا میتونست بهتر ببینه ... چشم هاش رویِ دو تا چمدونی که شب قبل اینجا نبود ثابت موند
سهون یک قدم جلو رفت . سرد و نافذ به چشم های لی نگاه کرد
-کمتر از یه ماهِ دیگه اودیشنتِ ... اماده شو و بیا برای صبحونه
لی نگاهش رو از چشم های پسر روبروش گرفت و وسط حرفش پرید :
-از خونه من برو بیرون
و پشت به سهون سمتِ اتاقش راهی شد .
با قدمی بلند خودش رو به لی رسوند و با حلقه کردن انگشت هاش به دور مچش ، اون رو با شتاب سمت خودش برگردوند
-انقدر لجبازی نکن و بیا صبحونتُ بخور تا دیر نشده ... تو به من قولِ یه ماهُ دادی و منم اینجام تا مطمئن بشم بهش عمل میکنی
کلماتی که تویِ ذهنش میچرخیدن و پشت لب هاش حبس کرده بود رو بی هیچ احساسی تویِ صورت لی رها کرد .
گرمای لذت بخش نفس ِش توی صورت لی میزد .
شینگ چشم هاش رو باریک کرد تا از داغی و شوری اشک هایی که غدد اشکیش رو ملتهب کرده و نزدیک به ریزش بودن جلوگیری کنه .
YOU ARE READING
𝐘𝐨𝐮 𝐌𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐞 𝐃𝐚𝐧𝐜𝐞
Fanfiction𝐍𝐚𝐦𝐞 : [𝐘𝐨𝐮 𝐌𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐞 𝐃𝐚𝐧𝐜𝐞]🩰 فیکشن: تو باعث میشی برقصم 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 & 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚 & 𝐒𝐦𝐮𝐭 & 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 ژانر: عاشقانه، اسمات، انگست 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐇𝐮𝐧𝐋𝐚𝐲 کاپل: هونلی 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝐀𝐲𝐭𝐞𝐫𝐋𝐚𝐧𝐝 (𝐑𝐨𝐬�...