نور نارنجی از پنجره ای که به سمت خورشید بود ، وارد فضا میشد و ذرات گرد و غبار تویِ هوا رو مثل نورافکن رد میکرد .
نگاه خیرش روی صفحه گوشی و پیامی که هنوز باز نکرده بود ، ثابت شد .
ساعتی میشد که سهون ، لی رو مثل دو هفته گذشته به دانشکده رسونده اما تمام ذهن پسر جایی برای قبول کردن و نکردن گیر کرده بود ... قبول کردن مدل تبلیغاتی اریک شدن .
لی با استرس لبِ پایینش رو میون دندون هاش گیر انداخت .
اون به این پول نیاز داشت ، برای اینکه بتونه بدون نیاز به کسی و نگرانی ای برقصه ! برای اینکه به خودش ثابت کنه میتونه از چیزی که میخواد و آرزوشه دفاع کنه .
ناخودآگاه لب هاش رو جلو برد و بغضی که دوباره تویِ گلوش تهدیدش میکرد رو قورت داد .
دم عمیقی رو به ریه هاش فرستاد و چشمهای شیشهایش دست از خیرگی به پیام رویِ گوشی برداشت و سرش رو بالا آورد .
با کم شدن استرس میزان آدرنالین خونش هم پایین اومد و تونست فکر کنه . با زبونش لب هاش رو تر کرد و با برداشتن وسایلش از اتاق خارج شد .
هوای خنک و دونه های ریز پراکنده تویِ هوا باعث میشد اون سنگینی رویِ سینه َش سبک تر بشه ... غرق شدن تویِ اتفاقاتی که دوست داشت و دیدن رویایِ باله َش باعث میشد امید تویِ قلبش جوونه بزنه و ریشه هاش به بندهایِ قلبش گره بخوره .
با نشستن دستی رویِ شونه َش و پیچیدن صدای خشدار سهون تویِ گوش هاش تویِ جاش ثابت موند .
-کجا میری ؟
لی آب دهنش رو قورت داد و نگاهش رو از چشم های سهون دزدید
-چرا میخوای بدونی ؟!
سهون با پوزخندی که رویِ لب هاش نقش بست یک قدم دیگه به لی نزدیک شد
-گفتم کجا داری میری ؟
لی فقط گوش کرد و اجازه داد صدایِ عصبانیِ پسر روبروش تویِ گوش هاش بشینن
-برای یه کار نیمه وقت دارم میرم
با حرص پلک هاش رو رویِ هم گذاشت تا عصبانیتش رو کنترل کنه :
-واسه این چیزا وقت نداری ... مگه قرار نیست تمرین کنی ؟! فک کنم هنوز درک نکردی چقدر قضیه جدیه ؟
کلافه چنگی به موهای بهم ریختش زد و با ثابت نگه داشتن انگشت هاش فشار بیشتری بهشون وارد کرد :
-زدی تو خال ... هنوز درک نکردم پس میرم
پلک هاش لرزید و وقتی نگاهش با سهون تلاقی کرد با تیله هایِ مشکی رنگ پسر روبرو شد ... بدون حرفی پشت به سهون حرکت کرد .
سهون با عصبانیت فاصله ی افتاده بینشون رو پر کرد و با چنگ زدن مچ لی اون رو سمت خودش برگردوند .
YOU ARE READING
𝐘𝐨𝐮 𝐌𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐞 𝐃𝐚𝐧𝐜𝐞
Fanfiction𝐍𝐚𝐦𝐞 : [𝐘𝐨𝐮 𝐌𝐚𝐤𝐞 𝐌𝐞 𝐃𝐚𝐧𝐜𝐞]🩰 فیکشن: تو باعث میشی برقصم 𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞 : 𝐑𝐨𝐦𝐚𝐧𝐜𝐞 & 𝐃𝐫𝐚𝐦𝐚 & 𝐒𝐦𝐮𝐭 & 𝐀𝐧𝐠𝐬𝐭 ژانر: عاشقانه، اسمات، انگست 𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞 : 𝐇𝐮𝐧𝐋𝐚𝐲 کاپل: هونلی 𝐖𝐫𝐢𝐭𝐞𝐫 : 𝐀𝐲𝐭𝐞𝐫𝐋𝐚𝐧𝐝 (𝐑𝐨𝐬�...