Hey, you're fuckin' delicious

4.7K 565 88
                                    

لعنت بهش... چیمین هیچوقت فکر نمیکرد روزی دیکِ محشری به این خوش سایزی نسیبش بشه و ازش خواسته بشه که اون رو ساک بزنه!

ولی حالا یک دیک درست همونطور که ایده آلِ همیشگیش بود ، جلوی صورتش قرار داشت و صاحبش ، مین یونگی ، اون رو به کمک دستش با شیطونی روی لب های جیمین میکشید و با نیشخندِ جذابِ لعنتیش روی صورتش ، منتظر بود!

اما جیمین به جای فاصله دادن لب هاش ، در حالی که خودش هنوز غرقِ لذتِ خورده شدنِ سوراخش توسط هوسوک بود ، زبونش رو بیرون آورد و لیسِ محکم و با علاقه ای به سرِ دیکِ خیس از پریکامِ یونگی زد!
درست مثلِ یک بچه گربه.

یونگی نمیتونست صحنه ی تحریک آمیزِ روبه‌روش رو باور کنه! پس نفس عمیقی کشید... دستش رو ناخودآگاه از دیکش رها کرد و با فرو کردن انگشت های دست دیگه ش توی موهای جیمین ، ساک زده شدنِ دیکش رو کاملا به جیمین سپرد.

و جیمین در جواب سرش رو جلو تر آورد و بدون اینکه اون عضوِ خوش سایزِ مین یونگی رو وارد دهانش کنه ، لیسی به تمامِ طولش کشید و مثلِ یک بچه که مشغولِ لیس زدنِ آبنباتِ مورد علاقه شه ، نقطه به نقطه ی اون رو با صبر و حوصله بین لب هاش گرفت و مکید و لیسید...

حتی دیگه اهمیتی نمیداد اگه گاهی دیکِ یونگی به گونه ها و چونه ش کشیده میشد...
اون وضعیت ادامه داشت و جیمین ، ناله های آروم و مردونه ی یونگی رو در اورده بود... اما هنوز هم عضوِش رو داخل دهانش نکرده یا براش ساک نزده بود.

پس یونگی لازم دید با کمی کشیدنِ موهای بورِ پسر ، خواسته ش رو به زبون بیاره:
"تا وقتی روی صورتِ خوشگلت نیام ، ولت نمیکنم کیتِن. پس بهتره وقت تلف نکنی و ددی رو تا تَه بخوری!"

جیمین نمیدونست اون کلماتِ کثیف چطور وقتی از دهانِ اون دو تا مرد خارج میشه ، اونطور تحریک کننده به نظر میرسند؟!

لعنت بهش... اون الان کاملا تحریک شده بود و میتونست حس کنه که با وجودِ ایستادن روی چهار دست و پا ، دیکِ راست شده ش بدجوری توی هوا منتظرِ مالیده شدن و ارضا شدنه!

پس بی هیچ حرفِ دیگه ای ، سر دیکِ "ددی" یونگی رو توی دهانش کشید و باز هم با شیطونی کردن ، بدونِ کامل فرو بردنِ اون دیک توی دهانش ، فقط سرش رو بین لب هاش مکید و زبونش رو روی نوکِ دیکش کشید!

یونگی اخمِ جذابی از هجومِ اون حجم از حسِ محشر روی پیشونیش نشسته بود و با سر و صدا نفس میکشید و از خورده شدنِ دیکش توسطِ جیمین ، نهایت لذت رو میبرد!

اما در لحظه با فشاری که هوسوک به کمرش آورد تا صورتش رو بهتر بین اون لَپ های سفیدِ باسنش جا بده و زبونِ سرکشش رو بیشتر درونش فرو کنه و محکم تر بهش مک بزنه ، عضوِ یونگی بی هوا بیشتر وارد دهان جیمین شد و اون حالا تقریبا نصف اون رو خورده بود!

C🍰ke by the Ocean :::... ✔Donde viven las historias. Descúbrelo ahora