نگاهی به در و دیوار اتاقش کرد
هزاران فکر تو سرش بود
اتفاقات این مدت رو با خودش مرور کرد
تهیونگ مرد
به خاطر مرگ عشقش رفت انتقام بگیره اما اون راه اشتباهو انتخاب کرده بود!!!
{فلش بک}
+هیونگ لطفا بگو چه اتفاق فاکی برای تهیونگ افتاده کی تونسته عشق منو ازم بگیره؟
با اجز نالید
جین نگاه ترحم باری به حال دوسنگش کرد و با یه نفس عمیق شروع به توضیح دادن کرد~کسی که تهیونگو کشته یونگیه، یونگی اکس تهیونگ بوده بعد اینکه تهیونگ باهاش بهم زد و اومد پیش تو نتونست خودشو کنترل کنه و خب بعد دوسال نقشه و اینا تهیونگو به قتل رسوند.......
با دستمال اشکای دوسنگشو پاک کرد
~بعد اون اتفاق یونگی گم و گور شده بعضیا میگن خودکشی بعضیا میگن از کشور رفته جز برادر کوچیکش خانواده دیگه ای هم نداره......
{پایان فلش بک}
جیمین همه جارو دنبال مین یونگی گشته بود ولی پیداش نکرده بود
و در اخر یه فکر خیلی مزخرف به ذهنش رسیده بود
اون به برادر کوچیک یونگی یعنی مین جانگکوک نزدیک شدبعد اینکه فهمید اون گیه کم کم رابطشو از یه دوست فراتر برد و با قلبش بازی کرد.
درست روزی که یونگی وارد خونه برادرش شد جلو یونگی و جانگکوک اعتراف کرد برای انتقام اومده بوده
بد جور از یونگی انتقام گرفت چونکه جانگکوک همچیه یونگی بود!
موقع رفتن از اون خونه جانگکوک التماسش کرد اما نموند
الان یک هفته از اون اتفاق میگذره
و یه چیز عجیب برای جیمینی داستان ما اتفاق افتادهاون عاشق شده
اون دلتنگ شدهبا خودش مرور کرده
تهیونگ تو رابطشون بات بود و ازین موضوع جیمین رازی بود چونکه جیمین یه تاپ به تمام معناس ولی تو رابطه با جانگکوک جیمین خود به خود مقاومتشو از دست میداد
جانگکوک این مدت نزاشت کسی کوچیک ترین حرفی بزنه به جیمین اون پشتوانه جیمین بود ولی تهیونگ همیشه لال بود منتظر بود جیمین بیاد نجاتش بده
اما جیمین فقط به بیبی موچیهدیگه تحمل نمیتونست بکنه برای همین بلند شد و رفت جایی که باید باشه پیش جانگکوک
چند قدم به خونه جانگکوک مونده که یونگی رو دید جلو در داره با جانگکوک خدافظی میکنه
جانگکوک شکسته بود
جانگکوک استوارش شکسته بودبغض راه گلوشو بست
جانگکثک وارد ماشین نشده بود که جیمین خودشو محکم پرت کرد تو بغل جانگکوک
کوک مات و مبهوت مونده بود
{دوسال بعد}
_جیمیننننن من میرممممم
دادی زد تا همسرش صداشو بشنوه
جیمین از طبقه بالا دووید پایین
+کجاااااا؟
جیمین صداشو شبیه جانگکوک کرد تا صداشو بشنوه
_میرم برادرمو ببینم
بعد اون اتفاق یونگی به زندان رفت و جیمین کینه ای از یوی نداشت دیگه چونکه حسی دیگه به تهیونگ نداشت اما بازم باید یه مجرم مجازات بشه
+باشه عزیزم مواظب خودت باش
بوسه سطحی مهمون لبای جانگکوک کرد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــدیدین خوش قولم شرتا رسید اپ کردم 👻
ووت:33
کامنت: 15
برسونید دیگه
شما برسونید من سریع اپ میکنم دیشبم اینترنت نداشتم آپ نکردم 👐🏻
YOU ARE READING
kookmini🤧💜
Actionهر ژانری بگید مینویسم جز غمگین 😑✋🏻 امید وارم قلمم رو دوست داشته باشم این بوک کوکمینه اما کاپل فرعی هم میزارم بهم بگین 😜 و بیشترم امپرگ هست😁😁