{کوک}
به نیرا نگاه کردم دختره چندش
#کوک امشب داداشم از امریکا برگشته مثل ادم رفتار کن نمیخوام بفهمه ما داریم طلاق میگیریم
_از داداشت میترسی؟
قهقه ای کردم
#زر نزن فقط من از زندگیم خیلی بهش خوب گفتم نمیخوام ناراحت بشه، الانم لباستو بپوش بریم خونه باباییمینا
کلافه و خسته لباسمو پوشیدم
[شب]
از وقتی اومده بودیم اینجا رو صورت جیمین زوم بودم
نیرا زد به پام
#چرا اونجور جیمینو نگاه میکنی؟؟
اروم گفتم: چونکه زیادی خوشگله
#وادافاک؟ مرتیکه هیز بد بخت
+نیرا درست و حسابی همسرتو بهم معرفی نکردی؟؟
جیمین با حرص گفت البته حقم داشت هر چی باشه عشق بچگیش کنار خواهرش واوووو
#اوه جیمینا ببخشید خب این جو......
تا اومد حرفشو ادامه بده وسط حرفش پریدم
_فکر کنم نیرا جیمین منو بهتر از تو بشناسه!!
پدر و مادر جیمین و نیرا هنگ بهم نگاه کرد
+هوممم گذشته ها گذشته
#گذشته چی؟؟
+مهم نیست
[چند روز بعد]
توی این چند روز به بهانه های مختلف اومدم خونه جیمینینا، کارای طلاقمون اماده شده ولی نیرا هنوز به جیمین نگفته کسی هم از رابطه سه سال پیش ما خبر نداره با دیدنش برای بار هزارم عاشقش شدم
جیمین خیلی عجیب رفتار میکنه وقتی یهو گوشیش زنگ میخوره میدوئه تو اتاقش دیگه داره کلافم میکنه
امروز بعد طلاق گرفتن از نیرا اومدم
خونه پدر و مادر نیرا تا جیمینو ببینم
بدون هیچ حرفی وارد اتاق شدم خیلی اروم
رو شکم خوابیده بود و داشت با تلفن حرف میزد
+بابای غذاتو خوب بخور انقدرم خالرو اذیت نکن،مواظب خودت باش
_تو بچه داری؟؟
با بهت پرسیدم
{شخص سوم}
+ب.... ه.... تو.... چه؟؟
کوک با چشای اشکی اومد سمت جیمین
_از.... از.... کی.... بچه داری؟
اشکای جیمین سرازیر شد
کوک دستای جیمینو محکم گرفت
_لعنتییییی بگو از کیه؟
با گریه و داد گفت
+از توئه از توئه فاکیییییییی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بقیشو فردا اپ میکنم تو خماری بمونید 🙂🙂
YOU ARE READING
kookmini🤧💜
Actionهر ژانری بگید مینویسم جز غمگین 😑✋🏻 امید وارم قلمم رو دوست داشته باشم این بوک کوکمینه اما کاپل فرعی هم میزارم بهم بگین 😜 و بیشترم امپرگ هست😁😁
