|| Taekook Porn Hub ||

Daddy kim

(گایز اینطور ژانر های هیجانی قلم من نیست ولی سعی میکنم خوب بنویسمش و البته فقط بعضی چیزا مثل فیلمه )

در وست شهر نیویورک دوباره مثل بار های قبل ازدهام و وحشت وجود داشت اون فضایی های احمق دوباره سعی داشتن یه چیزی رو به دست بیارن البته فعلا خبر نداریم چی‌ می‌خوان ،ولی سعی میکنیم دفعشون کنیم .

البته نگفتم من اسپایدر من هستم یک‌ پسر فوق‌العاده باهوش زیرک خوش اندام و چهره و کاپیتان آمریکا و آیرن من و هالک فعلا ما اینجا بودیم بقیه هنوز نرسیده بودند اخه نمیفهمم چرا تو فصل کار رفتین تعطیلات مگه نمی بینن این زمین نامصب هی مهمان داره خلاصه سعی میکنیم سفینه اصلی شون رو خراب کنیم .

اسپایدر من: هی کاپیتان من این درون ها رو حل میکنیم نظرتون چیه شما به بالا برین

کاپیتان:فکر خوبیه بچه هالک و تو پایین بمونین

آیرن من : کاپیتان بپر بغلم بریم

کاپیتان:عجب مرده سیریشی

اسپایدر من:هی هی هی اصلنم سیریش نیستااا

کاپیتان:البته البته میدون- اوههه اه فضایی های احمق کجا موندی پس زود باش

آیرن من:اه اه اومدم غر نزن

بعد صحبتمون سرم با اون درون های بزرگ مشغول شد نمی دونم چند وقتی گذشته بود که صدای وحشتناکی اومد به بالا نگاه کردم و دیدم که آیرن من از اون پیو پیو هاش به پنجره بزرگ سفینه برتاپ میکنه بعد با انفجار پنجره و پنل، سفینه داشت سقوط میکرد که سفینه های دیگه دور هم جمع شدن و با روشن کردن انتقال کننده تو یه لحظه اون سفینه از رو زمین محو شد به همین ترتیب همشون رفتند ،مشغول نگاه کردن بودم که یکی از درون ها بهم شلیک کرد اون قدر محو بودم که اصلا نفهمیدم چطور بهم اصابت کرد و از روی اون برج پایین افتادم با دردی که احساس میکردم فریاد کشیدم و بعد چشمام تاریک شد که احساس کردم یکی گرفتم و بعد ...

آیرن من:گرفتمت بیبی

۱ روز بعد

از ایرن من:

یک روز گذشته بود ولی هنوز هم بهوش نیومده بود خیلی نگران بودم بقیه هم وقتی این حالمو دیدن سعی کرد آرامم کنن ولی بعد چند ساعت رفتن

اگه اون لحظه نمی گرفتمش با آسفالت یکی می شد .

با لباس های راحتی روی تخت خوابیده بود و روی سینه اش کبودی نسبتا بزرگی بود. رو بروش روی میل نشسته بودم و کتابی رو میخوندم که صدای ناله کوچیکش رو شنیدم

کوک:اهه

زود پیشش رفتم و کنار تخت نشستم ،دست سفیدش رو تو دستم گرفتم ،

کیم:هی کوک، بیبی؟ صدامو میشنوی عزیزم؟؟

کوک: اهه ددی

کیم:اینجام عزیزم