𝑝𝑎𝑟𝑡 2

1.2K 201 138
                                    

jk pov:

هعی.....بعد از اینکه از دست یه شل مغز روانی! به بیرون جنگل راه پیدا کردم شروع کردم به رفتن داخل شهر تا حداقل دوباره گیر مشتی روانی نیوفتم....

1ساعت بعد...

یا مسیح!!
اینجا سئوله؟ :(
چلا اینگده گندس؟ :((((((

(اهم... ی چیزی.... کوکی چون هیبریده تاحالا نیومده سئول یا جاهای دیگه... به عبارت دیگه کلا از جنگل بیرون نیومده بخاطر همین داره همچین ریکشنی نشون میده:/
فقط هم کوکی نیس بعضی از هیبرید ها هم تو شهرای دیگه زندگی میکنن یا ب عنوان برده یا خدمه یا حالا ی زندگی خوب داره کنار صاحبش)

*هوووف... کوکی تاقت بیار الان میرسی به داخل شهر افرین*
‌‌همینجور داشتم به خودم قوت قلب(؟)میدادم یه دفه چشام گررررررررد شد! °-°

(هاها۱: عجب جایی۱:هقققققق منم میخ ㅜ~ㅜ خب میخاستم بگم تصور کنید کوکی رو ی تپه وایستاده و داره ی همچین منظره ای رو میبینه•-•)

Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.

(هاها۱: عجب جایی۱:هقققققق منم میخ ㅜ~ㅜ خب میخاستم بگم تصور کنید کوکی رو ی تپه وایستاده و داره ی همچین منظره ای رو میبینه•-•)

گاد کیل می•-•! چقد بزرگه اینجا!!!
حالا چی کار کنممممم.
بهتره برم یجا قایم بشم بخوابم اخه شب شده.
و بعله..... اینطوری شد که من از تپه اومدم پایین و رفتم تو لونه کوچولویی که موقع اومدن پیداش کردم••....

tae pov:

بعد از اینکه از جهنم بیرون اومدم رفتم سوار...

بعد از اینکه از جهنم بیرون اومدم رفتم سوار

Hoppla! Dieses Bild entspricht nicht unseren inhaltlichen Richtlinien. Um mit dem Veröffentlichen fortfahren zu können, entferne es bitte oder lade ein anderes Bild hoch.


مرسدس بنز مشکیم شدم ۱:

و راهی جاده سئول شدم تا یکم هوا به کلم بخوره حالم جا بیاد...

حدود نیم مین داشتم گشت میزدم که گوشیم زنگ خورد... به ضبط ماشین وصلش کردم....
_بله؟

#کجایی عنتر دراز؟

snowball ||𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤Wo Geschichten leben. Entdecke jetzt