ووت و کامنت یادت نره!🍻✨
دلیل دیر اپ کردنم کم بودن کامنتای پارت قبل بود...
پس اگه میخواین زود تر اپ شه کامنت بدین✨💜
_____________________
بعد از اشناییشون،همه کنار هم نشسته بودن و داشتن از خاطره های گذشته میگفتن...
/میگم...بیاین جرعت بازی کنیم؟
∆بخدا اگه باز چرت و پرت بگی میزنم عقی هبتععاخت
\عااااا الکی میگه مگه نه تائو؟؟...بیاین شروع کنیم...
+امممم...این چجور بازی ایه؟
#ببین عزیزم ما بطری رو میچرخونیم مثلا سرش میوفته رومن تهش میوفته رو شوگا...بعد من باید از شوگا بپرسم جرعت یا حقیقت...اگه گفت حقیقت که من یه سوال میپرسم باید راستشو بگه..اگه گفت جرعت باید یه کاری انجام بده...گرفتی؟
+عاااا اها گرفتم
بعد از توضیح مفصل جین هیونگش، هوپی بطری رو چرخوند و روی نامجون و کریس افتاد...
\وااااو
@اههههه به خشکی شانس جرعت
\یه کیس فرانسوی برو با جین(زارت)
#کریس؟چینجا؟اهههه همتون از دم ازگلین!اوکی بریم
و بعد این نامجون بود که لب هاشو به لبهای جین کوبید و یک کیس فرانسوی رفتن...
و ما اینجا، سپمین رو داریم که با قیافه پوکر به زوج بزرگتر از خودشون خیره بودن و به این فکر میکردن که ′ایا اینا هم ادم میشن یا نه؟′
از اون سمت سهونی رو داریم که توله روباه خجالتیشو در حالی که زیر چشمی به کیس نامجین نگاه میکرد بغل کرده بود و دمشو نوازش میکرد...
و در اخر....
جونگ کوکی رو داریم که رنگ گوجه شده بود و خودشو تو بغل ته ته جونش قایم کرده بود و فکرای عجیب غریبی میکرد!!....
*+یعنی منم میتونم اینکارو با ته ته انجام بدم؟؟؟نههههه اگه بدش بیاد چییی؟؟؟هیییییییییع نهههه خیلی خجالت اوره××*
*_خدایا دلم میخواد این کیوتی رو یه لقمه چپ کنم...چقد کیوت خجالت میکشه...خیلی دوسدارم ببوس-وات د فاخ کیم این چه فکراییه ک میکن؟؟* (رد دادگان قرن 21🗿)
بعد از 3 مین نامجین از هم دل کندن و جین رو شو به تائوریس کرد که با حالت وات د فاخ داداش؟ نگاهشون میکرد...
#هِن؟بجا اینکه اونجوری نگاهمون کنین درس بشینین من اینو بچر خونم....
به نوبت، بازی رو انجام دادن...
یکبار که روی سهون و یونگی افتاد که یونگی با گفتن حقیقت، سوالی که سهون ازش پرسید رو جواب داد، اینکه چجوری با هوسوک اشنا شد...خب، اون هم توضیح داد که موقع کار اموزی واسه رپ، هوسوک رو اونجا دیده و رئیس کمپانی واسه اینکه رپ هردو خوب بوده اون هارو با نامجون، که یه جورایی لیدر گروهشون بوده، کنار هم قرار داده و این شد داستان اشنایی یونگی و هوسوک.
YOU ARE READING
snowball ||𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤
Romanceانتقال داده شده! در حال اپ... کیم تهیونگ، رئیس بزرگ ترین شرکت کره زندگی نچندان جالبی داره و با هیونگ های -به قول خودش-رو مخ، زندگی میکنه. جونگ کوک، هیبرید خرگوش کیوتی که خانوادشو از دست داده و تنهاست. چی میشه اگه جونگ کوک طی یک اتفاقی به خرگوش تبدیل...
