شرط ووت: 60+ برای کل پارت های نوشته شده.
کامنت: 100+✧༺♥༻✧
kooki pov:
خدایا چقد خونه این پسره بزرگه•-•
همینطور ک میرفت منو تو بغلش داشت و سرمو نوازش میکرد واییی چقد دستاش گرمو نرم بود.
رفتیم یه جای خییییلی بزرگ دقیق نمیدونم چی بود ولی یکم که دقت کردم اشپزخونه بود خیلی هم بزرگ.°-°
(اشپزخونه یکم بزرگتر تصور کنید^^)
منو گذاشت رو کابینت خودشم رفت طرف یخچال نمیدونم نزدیک 3 ساعت داشت تو یخچال چیکار میکرد خلاصه بگم اصلا از توش بیرون نمیومد:/.
منم از ترس اینکه تو این خونه گم بشم از جام تکون نخوردم و همونجا داشتم دیدش میزدم که.....
:تهیوووووووووووننننگگگگگگگ!!!!!!!
یاااااااا مسیح این کیه عربده میکشه؟؟؟؟
اخخخخخخخخخ!!!!.....tae pov:
به مسیح قسم من این هیونگمو خفه نکنم کیم تهیونگ نیستم!
پاهپ!!!
( صدای افتادن رو در نظر بگیرین ممنان میشم😐🙏)برگشتم سمت صدا که... بعله! هیونگ یه عربده کشیده خرگوش کوچولوم از ترس افتاده یه گوشه تو خودش جمع شده!
رفتم سمتش ک با کیوت ترین صحنه عمرم مواجه شدم....(هشدار!
این قسمت شامل صحنه ایست که ممکن است برای همه مناسب نباشد!!!! )
YOU ARE READING
snowball ||𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤
Romanceانتقال داده شده! در حال اپ... کیم تهیونگ، رئیس بزرگ ترین شرکت کره زندگی نچندان جالبی داره و با هیونگ های -به قول خودش-رو مخ، زندگی میکنه. جونگ کوک، هیبرید خرگوش کیوتی که خانوادشو از دست داده و تنهاست. چی میشه اگه جونگ کوک طی یک اتفاقی به خرگوش تبدیل...