𝑝𝑎𝑟𝑡 3

1.1K 209 145
                                    

شرط ووت: 60+ برای کل پارت های نوشته شده.
کامنت: 100+

✧༺♥༻✧

kooki pov:

خدایا چقد خونه این پسره بزرگه•-•

همینطور ک میرفت منو تو بغلش داشت و سرمو نوازش میکرد واییی چقد دستاش گرمو نرم بود.

رفتیم یه جای خییییلی بزرگ دقیق نمیدونم چی بود ولی یکم که دقت کردم اشپزخونه بود خیلی هم بزرگ.°-°

(اشپزخونه یکم بزرگتر تصور کنید^^)

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

(اشپزخونه یکم بزرگتر تصور کنید^^)

منو گذاشت رو کابینت خودشم رفت طرف یخچال نمیدونم نزدیک 3 ساعت داشت تو یخچال چیکار میکرد خلاصه بگم اصلا از توش بیرون نمیومد:/.

منم از ترس اینکه تو این خونه گم بشم از جام تکون نخوردم و همونجا داشتم دیدش میزدم که.....

:تهیوووووووووووننننگگگگگگگ!!!!!!!

یاااااااا مسیح این کیه عربده میکشه؟؟؟؟
اخخخخخخخخخ!!!!.....

tae pov:

به مسیح قسم من این هیونگمو خفه نکنم کیم تهیونگ نیستم!

پاهپ!!!
( صدای افتادن رو در نظر بگیرین ممنان میشم😐🙏)

برگشتم سمت صدا که... بعله! هیونگ یه عربده کشیده خرگوش کوچولوم از ترس افتاده یه گوشه تو خودش جمع شده!
رفتم سمتش ک با کیوت ترین صحنه عمرم مواجه شدم....

(هشدار!
این قسمت شامل صحنه ایست که ممکن است برای همه مناسب نباشد!!!! )













(هشدار! این قسمت شامل صحنه ایست که ممکن است برای همه مناسب نباشد!!!! )

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
snowball ||𝐯𝐤𝐨𝐨𝐤Where stories live. Discover now