ناخنمو از بین دندونام بیرون کشیدم و پوفی کشیدم
_ اقا گمش نکنید
راننده از توی ایینه بد نگاهم کرد
_ توی این ده دقیقه 20 باز گفتید منم گفتم حواسم هست.
تهیونگ بهش چپ نگاه کرد
**فلش بک**
کتابی که تازه از قفسه کتابخونه برداشته بود رو باز کرد، صندلی جلوش که کشیده شد سرشو با لبخند بلند کرد، کوک کاپ کیک رو جلوش گذاشت
_ واو مستر جئون دست و دلباز شدینا
کوک خندید
_ بخور که دیگه اتفاق نمیوفته
با دندونای خرگوشیش گاز بزرگی بهش زد و به تهیونگ که کاپ کیکشو خیلی کیوت میخورد با لبخندنگاه کرد، کوک با صدای پیامک گوشیش کاپ کیک رو سرجاش گذاشت، به ثانیه ای صورتش رنگ باخت، تهیونگ خوردنشو متوقف کرد
_ کوک؟
کوک سرشو بلند کرد و پلکی زد و ی لبخند کاملا مصنوعی بهش زد
کوک: عام چیزه، من الان فهمیدم کاری برام پیش اومده باید برم، میبینمت
اونقدر تند گفت و رفت که تهیونگ متوجه نشد کی از در کتابخونه خارج شده
به خودش که اومد با اخم بیخیال کتاب و کاپ کیکش شد و دنبالش دوید و پشت سرش سوار تاکسی شد
_ اقا تاکسی روبروتونو دنبال کنید
**پایان فلش بک**
_ واقعا فکر کرده بچه ام؟ یا چی؟ واسه چی بهم دروغ گفته؟ چرا باهام حرفی نمیزنه ؟
عصبی چشاشو بست و پیشونیشو مالید که متوجه شد تاکسی ایستاده
راننده: فکر کنم دوست پسرت داره بهت خیانت میکنه
تهیونگ پوکر اول از توی آیینه به راننده نگاه کرد و بعد از شیشه به بیرون نگاه کرد، کوک رو دید که وارد بار ردلاک شد
پول راننده رو داد و یادش نرفت با چشم غره بهش بگه کوک دوست صمیمیشه_ دقیقا اینجا چیکار میکنی کوک؟ عمرا بخاطر دختر بازی بیای چنین جایی
نزدیک ورودی شد و متوجه بادیگرادایی شد که دم ورودی بزرگ بار داشتن بقیه رو چک میکردن، لبشو گزید
با نشستن دستی روی باسنش با چشمای گرد پرید و شکه به دو دختری که با نیشخند نگاهش میکردن نگاه کرد
چند بار پلک زد و با لامپی که روی سرش ظاهر شد اروم نردیکشون شددختر تامبوی از بالا نگاهش کرد و تهیونگ فکر کرد دقیقا قدش چنده؟
_ عام، تو..چند ثانیه پیش..
ته چشماشو بست، بخاطر کوک..
دختر : هوم؟ باسن خوبی داری بیبی بوی
YOU ARE READING
𝐈𝐦 𝐍𝐨𝐭 𝐀 𝐁𝐨𝐭𝐭𝐨𝐦᎒𝐂𝐨𝐦𝐩𝐥𝐞𝐭𝐞
Fanfiction¦من باتم نیستم¦ همه چی بعد از تصادفم شروع شد وقتی بهوش اومدم، زن سالاری به طور وحشتناکی حکومت میکرد.. منظورم اینه که از وقتی چشمامو باز کردم بابام غر میزنه که اینقدر بی عرضه ولگردم که تهشم میترشم و هیچ دختری نمیاد خواستگاریم.؟! و از مزاحمتای دخترا...