توی ماشین گذاشتمش
حرکت کردم
با صدای زنگ خوردن تلفنم نگاهم از جاده برداشتم جواب دادم
+ بله اوما
_کجای جونگکوک پدرت سراغت میگرفت
+ اوما دوستم به شدت حالش بده بزار برسونمش خونه اشون بعد حرکت می....
با حس گرمی دستی روی دیکم اب دهنم قورت دادم
+ میکنم بیام اونجا
_زود باش جونگکوک
+ با....باشه
گوشی قطع کردم به تهیونگی که غرق باز کردن زیپ شلوارم بود نگاه کردم
+ فاک تهیونگ وقتی مستی ۱۸۰ درجه با هوشیاریت فرق داری
به دیکم که بالاخره بهش رسیده بود نگاه کردم که نیمه شق بود
+ تصادف میکنیم تهیونگ ...
شونه هاشو کمی عقب هول دادم که با حس داغی خیسی دهنش دور دیکم ماهیچه های پام سفت شد
+ فااا...اااک ....
دست ازادم روی موهای بلندش گذاشتم نوازشش کردم
خب اینم که میدونین جبران کم کاری دیروزه
ووت و کامنت فراموش نشه دوستتون دارم
ŞİMDİ OKUDUĞUN
Yugen |KookV|
Genç Kurguچت استوری [compelet] از تعداد اپش نترسین خیلی کوچولوعه پارتا 🌱 تهیونگ دانشجوی جدید الورود رشته ی ادبیات که وقت مستی اشتباهی به جئون جونگکوک فاکر مشهور دانشگاهشون پیام میده + ددی فاک می _پس از همون اول زحمتی که میگفتی برام داری ، این بود؟ پارت های...