Fire Victim Part 24

171 37 19
                                    

خببب خببب سلااااام توت فرنگیای کیوتم حالتون چطوره؟ امیدوارم که همیشه خوب باشید، ببخشید بابت دیرکرد آپ من دیشب از خستگی شدید خوابم برد و یادم رفت آپ کنم تو واتپد توی تلگرام هم چنل داریم اگر بخواید لینک بدم اونجا سر وقت آپ میشه و میتونید راحت نظرای قشنگتونو بدید
خلاصه سرتونو درد نیارم این پارت رو بخونید و لذت ببرید با نظرات و ووت هاتون بهم انرژی بدید دوستون دارم ❤️
-توت فرنگی💕🍓

چپتر بیست و یک.... 

میو جلوی گالف زانو زد و جعبه ای که توش حلقه بود رو از جیبش درآورد و به سمت گالف گرفت.. 

-با من ازدواج میکنی؟!

گالف اشک هاش دست خودش نبود و از هیجان و خوشحالی زیاد زبونش بند اومده بود از ذوق زدگی زیاد. 

"وای خدای من باورم نمیشه... این همون اربابیه که بخاطر هرچیز کوچیک منو تهدید می‌کرد و عذاب و شکنجم میداد؟؟ واییی.... خیلی خوشحالم... اصلا نمی دونم چی بگم... "

دستش رو به آرومی جلو آورد و روبروی میو گرفت با بالا پایین کردن سرش بله رو داد. 

+ب... ب... بله...

میو حلقه رو درآورد و توی انگشت ظریف گالف انداخت، بعد از اون بوسه ای روی دستش گذاشت و بلند شد. 

گارسون ها مهمان ها رو به سمت حیاط که میز چیده شده بود و تزیین شده بود هدایت کردن

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


گارسون ها مهمان ها رو به سمت حیاط که میز چیده شده بود و تزیین شده بود هدایت کردن. 

یسری از مهمون ها توی راه پچ پچ میکردن و حرف میزدن. 

-این پسره کیه؟ 

-یکی از اسباب بازیای جدید سوپاسیته دیگه ... 

-واقعا این ارباب خشن همون میو سوپاسیته؟!! 

-تاحالا هیچکس از زیر شکنجه هاش زنده بیرون نیومده... 

-عجیبه 

میوگالف بعد اون ها وارد شدن و موزیک لایتی شروع به پخش شدن کرد. 

با ورود اون دوتا، مهمون ها دست زدن. 

خیلی ها با هم پچ پچ میکردن بعضی ها هم برای اون دو آرزوی خوشبختی میکردن... 

به سمت پیست رقص رفتن

به سمت پیست رقص رفتن

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.
Fire Victim (COMPLETED) 🔥Where stories live. Discover now