گالف دست و پا میزد داد و فریاد میکرد تا از دست اون غریبه راحت شه ولی زورش بیشتر بود
از ترس و فشار زیاد بیهوش شد و کار غریبه رو راحت کردتو کل راه بیهوش بود و هیچ درکی از اطرافش نداشت تا بالاخره به مقصد رسیدن
از ماشین پیاده شدن و گالف رو هم یکی از افراد کول کرد به سمت اتاق بردغریبه جلو تر میرفت
گالف رو روی اتاق دراز کردن تا راحت باشه تا صبح که به هوش بیاد تکلیفش رو روشن کننبا خوردن نور به چشماش با سردرد بلند شد سر جاش نشست سعی در درک اطرافش داشت ولی یادش نمیومد بیشتر فشار اومد
گالف :وای دیشب من سگارو تو خونه ول کردم و افراد میو بیهوش بودن منم سعی در فرار کردن داشتم بعد نمیدونم چیشد عففف
با کف دستاش به سرش ضربه میزد تا با این کارش مغزش کار بیفته ولی هیچی به هیچی
در اتاق باز شد و مرد با سینی صبحانه وارد شد
-اوهوهوهو چقد میخابی!! بیدار شدی بالاخره؟ بیا صبحانتو آوردم همشو بخور حالت جا بیاد
دیشب از حال رفتی تا الانم خواب بودیگالف با قیافه تعجب زده بهش نگاه میکرد و تو ذهنش این بود که چقد وراجه
-اوهووووو پسر حالا اونطوری نگاه نکن بیا این سوپ رو بخور وگرنه ارباب منو میکشه که چرا بهت نرسیدم
کاسه سوپ رو برداشت و به قاشق از سوپ لقمه گرفت و به سمت دهن گالف برد
گالف چشم غره ای بهش رفت و کاسه رو از دستش قاپید شروع کرد آروم مزه مزه کردن وقتی که مطمعن شد بلای دیگه ای قرار نیست سرش بیاد با اشتیاق یه تیکه نون برداشت و میخورد
وقتی که تموم کرد کاسه رو روی میز گذاشت و به تاج تخت تکیه کرد به رو به روش خیره بود+تو دیگه کی هستی؟ واسه چی منو دزدیدی آوردی اینجا؟
-آروم تر بابا
-بهت تجاوز که نکردیم سالمی خداروشکر فقط نجاتت دادم همین
و دستش رو جلو برد برای دست دوستی دادن
-اسم من مایلده، مایلد سوتینات...گالف پوزخندی زد و جوابی نداد روشو اونور کرد پتو رو رو خودش کشید
-آممم خودتو معرفی نکردیا!!
+چه لزومی داره به آدمی که منو دزدیده اسممو بگم، مدل جدیدشه؟
-رفیق میدونم اعتماد نداری ولی اینجا مطمعن باش جات امنه
+به آدما اعتماد و اطمینان ندارم، به تو بیشتر...
-حالا خر بیار و باقالی بار کن اگه دزدی درکار بود همچین اتاقی داشتی رو تخت میخوابیدی؟
به نظر گالف حرفش منطقی اومد ولی جوابی نداشت که بده
+تنهام بزار، خابم میاد میخام بخابم
مایلد پتورو از روش کشید
-پاشو پاشو از دیشب تا الان خواب بودی زیاد خودتو ننداز رو تخت بدتر میشی
+عففف چرا دست از سرم برنمیداری؟
مایلد پوکر نگاهش کرد و دوباره شروع کرد پتورو از روی گالف کشیدن و بالاخره موفق شد
ESTÁS LEYENDO
Fire Victim (COMPLETED) 🔥
Acciónوقتی که به خاطر یه اشتباه به زور برده ی کسی که نمیشناسی بشی با تمام بی رحمی هاش عاشقش بشی ولی دیگه نمیتونی از این سرنوشت فرار کنی قربانی آتش یا برده ی عشق؟؟