Fire Victim Part 25

169 41 45
                                    

سلااااام توت فرنگیای کیوت حالتون چطوره؟ خببب من اومدم با یه پارت دگ از قربانی ک بخونید امیدوارم لذت ببرید با ووت و کامنت بهم انرژی بدید دوستون دارممممم و اینکه فقط فوشم ندید 🙄😂تحلیلاتونم رو کنید...

چپتر بیست و دو... 

قدم زنان کنار هم شونه به شونه راه میرفتن ولی گالف عمدا خودش رو خم می‌کرد تا کنار ددیش کوچولو تر دیده بشه و این باعث می‌شد دل میو براش ضعف بره. 

کمی جلوتر ماشین بستنی فروشی بود که گالف با ذوق به میو نشونش داد. 

+میو

Ups! Ten obraz nie jest zgodny z naszymi wytycznymi. Aby kontynuować, spróbuj go usunąć lub użyć innego.

+میو... میو... ددی... 

با گفتن این کلمه چند لحظه محو چشمای پر ذوق گالف که برق میزدن شد، یهو به خودش اومد... 

گالف کم مونده بود از بی توجهی میو لب و لوچش آویزون بشه که دستش رو گرفت و به سمت ماشین رفتن.. 

رسیدن جلو... 

فروشنده :سلام روز بخیر چی میل دارید؟

گالف یه نگاه به میو نگاه کرد

+یه اسکوپ شکلاتی، یه اسکوپ توت فرنگی با سس شکلاتی و یه گیلاس روش، تو چی میو؟

-من یه اسکوپ وانیلی با سس شکلات و توت فرنگی روش... 

موقع گفتن توت فرنگی با نوک انگشت ضربه آرومی به بینی گالف زد که گالف به بینیش چین داد و دلبرانه خندید لباش شکل قلب شد و باز هم میورو محو خودش کرد. 

*افکار میو

چه خنده هایی داره، چرا همش چشاشو اشکی کردم خودمو از چه زیبایی هایی محروم میکردم. این پسر بچه دگ تو لیست هدفام برای انتقام نیست. 

میخام بزارم تا میتونه بچگی کنه، اون روی خوش زندگی رو ببینه. دیگه باید ازش مراقبت کنم، چون اون مثل شیشه ظریفه و هر آن ممکنه آسیب ببینه. 

این پسر با من چیکار کرده... 

افکارش رو کنار زد و حواسش رو به گالف داد سعی کرد امروز جلوش زیاد تو هپروت نباشه. 

به گالف نگاه کرد دید که با ذوق و شوق دستاش رو پشت کمرش زده روی نوک انگشتاش بلند شده و حرکات بستنی فروش رو دنبال میکنه هر از گاهی لبای پاستیلیش رو لیس میزنه که باعث میشه براق بشه و خوردنی، خودشم لباش رو از دیدن لبای گالف لیس زد. 

Fire Victim (COMPLETED) 🔥Opowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz