جیمین از اتاقش خارج شد و خودش و تو آینه نگاه کرد امروز با جی هوپ قرار گذاشته بود تا با هم به خرید برن و یکم با هم حرف بزنن و البته که قصدشون یه آشنایی ساده بود ته که رو مبل نشسته بود گفت: اووووو چه تیپی زده میخوای پسر بیچاره رو سکته بدی؟؟
جیمین چشمکی زد و گفت: قراره حسابی شقش کنم
جین از تپ اتاق خارج شد و گفت: دلم برای بیچاره میسوزه چون میدونه قراره جیمین کلی به فناش بده
جیمین با اعتراض گفت: یااااا هیونگ یه جوری میگی انگار من شیطانم هیونگ
ته خندید و گفت: تو از اونم بدتری
به دمپایی که جیمین پرت کرده بود جا خالی داد و فحشی نصیبش شد
~~~~~~~~~~~~~~~
هوسوک تو ماشین مشکی رنگش جلوی خونه جیمین منتظر بود برای این قرار استرس داشت اما بدجور دلش میخواست توجه اون عروسک و جلب کنه
نگاهی به خودش تو آینه کرد و جیمین و دید که از تو خونه خارج میشه
با دیدن پسر بزاقش و با صدا قورت داد امیدوار بود عضوش ابروش و نبره و جلوی جیمین ضایعش نکنهجیمین تو ماشین نشست و با صدای مهربونش گفت: سلام هوسوک شی واو امروز خوشتیپ شدی
و خوب البته که جیمین به این آرومی نبود با دیدن هوسوک تو اون کت قرمز تقریبا حرفش و فراموش کرده بود
هوسوک ماشین و روشن کرد و گفت: تو هم همینطور کیوتی خوب قراره کجا بریمجیمین هومی کرد و گفت: تولد جین هیونگ نزدیکه باید چند تا چیز بخرم
هوسوک ابرو بالا انداخت و گفت: اوووو حتما باید به نامجون بگم
جیمین خندید و گفت: انگار نامجون زیاد از هیونگ من خوشش میاد
ESTÁS LEYENDO
After Party
Acciónتهیونگ رو مبل لم داد و گفت: این جونگ کوک هم ول نمیکنه آدم و جیمین نگاهی بهش کرد و گفت: یعنی چی ته گفت: یعنی از بعد اون پارتی مدام زنگ میزنه و همه جا بهم پیام میده فلیکس از پشت سر اومد و گفت: خوب باید بگم تنها نیستی ~~~~~~~~~~~~~ کاپل: کوکوی ، هوپمین...