part 13

2.7K 564 81
                                    

از نیمه شب گذشته بود و جونگ کوک هنوز بیدار بود
از یه خواب خیس بیدار شده بود دیگه خوابش نمی‌برد نگاهی به عضو راست شدش کرد و به خودش لعنت فرستاد
باید می‌رفت تو حموم و جق میزد؟
نه از این کار متنفر بود
باید ته رو بیدار میکرد؟
شاید

همون لحظه ته چرخید و پاش و رو دیک مرد گذاشت جونگ کوک خواست پاش و از عضو دردناکش برداره که دید انگار پاش و محکم می‌کنه

نگاهش و بالا آورد و دید ته داره بهش می‌خنده با عصبانیت گفت: یااااااا من دارم اینجا درد میکشم اون وقت تو.....

ته جلوی دهنش و گرفت و گفت: هیششششش ددی الان برات درستش میکنم
دستش و پایین برد و رو عضو مرد کشید و پرسید: چه خوابی دیدی که اینجوری شدی

کوک ناله آرومی کرد و گفت: اهه خواب دیدم تو رو ... ته .... حامله بودی ... داشتم به فاکت میدادم اه

ته با شیطنت‌ دستش و داخل شلوار مرد برد و گفت: داشتی سوراخم تنگم و به فاک می‌دادی و منم برات ناله میکردم نه؟؟؟

با حرفای کثیف ته حال کوک داشت بدتر میشد موهاش و عقب داد و گفت: تهیونگ اذیت نکن

ته لباش و به دیک مرد رسوند و شلوارش و در آورد
چشماش برق زیبایی داشت که کوک و محو میکرد

لبای قلوه ایش و دورش حلقه کرد و با مکش های محکم مرد و به کام شدن نزدیک تر کرد
جایی که کوک فکر میکرد بیبیش می‌ذاره کام بشه نقشه عوض شد

ته کنار رفت رو تخت دو زانو نشست چشمای وحشی کوک بیشتر وادارش تا ادامه کارش و انجام بده

تیشرت سادش و ‌در آورد و کنار انداخت رو پای کوک خزید و گفت: هوم نظرت درباره یکم شیطنت‌ چیه

کوک کمر لخت همسرش و گرفت و گفت: نظرم کاملا مثبته بیبی بوی

ته جلو رفت و لبای کوک و وحشیانه بوسید
مثل یه گربه وحشی دستش و رو بدن کوک کشید و لباسش و در آورد

انگشتای کوک کوک بوتش و چنگ زد و انگشتاش و دور حفره مرد کشید و نفس های محکمش و شنید

ته خودش و بلند کرد و رو عضو کوک تنظیم کرد و آروم نشست لبش و گزید تا صدای نالش بلند نشه
دردناک نبود اما زیادی لذت بخش بود
بودن دیک بزرگ همسرش تو خودش به راحتی دیوونش میکرد

کوک دستش و به سینه های مرد رسوند و نوکش و بین انگشتاش پیچوند ته معترضانه رو دستش زد اما کوک پس نکشید نوک سینش و مالید و حرکات آروم ته شروع شه: اوممم لعنتی هیچوقت اه ... هیچوقت تکراری نمیشه

جونگ کوک قوس کمر همسرش و نوازش میکرد و به چهره زیباش خیره بود
لبای سرخش و موهای بهم ریخت و بدن خوش تراشش

ته به عقب خم شد و دستش و رو زانو های کوک گذاشت و نمای زیبایی از خودش به جونگ کوک داد: اهه ضربه بزن کوک

kookv Sweet Family [ Completed ]Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang