گایون بالا سر یوبین نشسته بود زخم ها پانسمان شده و بعضی بخیه خورده بود
نگاه کردن به این تصویر ها هم باعث میشد حس ضعف بهش دست بدهشاید اگه هر کس دیگه ای بود اینجوری نمیشد اما بحث یوبین فرق داشت
مادرش خوب شده بود و به خونه برگشته بود و حالا گایون باید مراقب جفتش میبود
به ساعت که شیش بعد از ظهر و نشون میداد نگاه کرد باید پماد ها رو میزدشیون که فکر میکرد گایون بهت بی خوابی دیشب بغل آلفا خوابش برده آروم وارد اتاق شد اما دژد گایون داره مثل یه بچه برای الفاش پماد میزنه
لبخند. زد و گفت: گایونی کارت تموم شد بیا ناهارگایون نگاهش کرد و گفت: باشه اونی میام
وقتی داشت انگشت های کبودش و پماد میزد به انگشت حلقه رسید جایی که میتونست حلقه آبی رنگ و ببینه
نمیتونست با وجود اون انگشتش و خوب ماساژ بده خواست حلقه رو در بیاره که یوبین دستش و مشت کرد با صدای آرومی گفت: حلقه نه
گایون با ذوق دستش و نزدیک صورتش گرفت و گفت: الفااااااااااا بیداری .... ورا بهم نگفتی بیدار شدم
یوبین با چشمای نیمه بازش بهش خیره شد و گفت: همین الان هوشیار شدم وقتی خواستی حلقه رو در بیاری
گایون بی توجه به حرف ها سرش و رو سینه الفا گذاشت و گفت:دلم برات تنگ شده بود یوبینا
زن موهاش و نوازش کرد و گفت: من چیزیم نمیشه بهت گفتم ته
گایون به زخمها اشاره کرد و گفت: تو یه اینا میگی هیچی؟ اینا همش زخمه دزد میکنه اذیت میکنه
یوبین دختر ناراحت و تو بغل کشید و گفت: یکم بغلم بخواب
♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️♥️
یوبین به کمک گایون پشت میز نشست بورا که برعکس همیشه موهاش و بسته بود گفت: امروز چطوری یوبینا؟؟؟
آلفا یه تیکه سوشی برداشت و گفت: خیلی بهترم دارو هایی که دارم میخورم خیلی قوین
گایون برای برداشتن رامن خم شد و گفت: یوبینا رامن میخوری؟؟؟
آلفا سرش و تموم داد و گفت: خودم برمیدارم
امگا لباش و جلو داد و گفت: نه خودم بهت میدم
شیون خندید و گفت: این مدت باید زیر نظر پرستار گایون باشی
همه خندیدن و گایون گفت: اونییییییی مگه بده؟؟؟شیون به عصبانیت کیوت دختر خندید و گفت: نه نه عالیه کی گفته بده
بعد غذا بود بود که گایون و یوبین وارد اتاق شدن تا پانسمان زخم های آلفا رو عوض کنم آلفا لباسش و در آورد و روی تخت نشست: گایونی اگه اذیت میشی میگم شیون انجامش بده
YOU ARE READING
dahyun I'm the Alpha [ Completed ]
Fanfictionمن آلفام 🍸 زوج: دایون دامی و گایون dreamcatcher ژانر: گرگینه ای اکشن خشن اسمات عاشقانه الفاورس( دختری که میتونه باردار کنه ) _ من اون امگا رو میخوام + اما اون و به تو نمیدن دامی رییس قبیلشون با تو به شدت مخالفه و هیچوقت دخترش و به یه آلفای زن نم...