غروب بود و عمارت بزرگ بی ام ساکتیوبین روبروی بی ام نشسته بود و پاش به حالت عصبی تکون میداد همه دوستاش پشت سرش بودن و داشتن با دقت به این سکوت طولانی نگاه میکردن
عطر جفتش زیر دماغش بود و نمیتونست واکنشی نشون نده عطر عصبیش که نشون میداد چقدر نگرانه
بی ام که با کت و شلوار معمولیش روبروی زن نشسته بود گفت: خوب برای چی اومدید
یوبین نگاهی به پشت سر بی ام کرد به راه پله هایی که به طبقه بالا می رسید
وقتی نگاهش و بالا تر کشید با امگای زیباش که با استرس اونجا وایساده بود روبرو شد لباس معمولی تنش بود و رو چهره ناراحتش لبخندی نشسته بود
بی ام رد نگاه زن و گرفت و دختر خودش و دید خرناس آرومی کشید و گایون به سمت اتاقش دوید
یوبین که لباس ساده ای پوشیده بود یکم به جلو خم شد و گفت: باید این بازی و تموم کنی من جفت دخترتم ..... جدا کردن ما از هم خلاف قانونه من میتونم ازت شکایت کنم آلفا
بی ام به پشت تکیه داد و گفت: دولت برای آلفای ضعیفی مثل تو کاری نمیکنه در ضمن من دخترم و به گرگ بی خاصیتی مثل تو نمیدم
شیون که کنار یوبین وایساده بود یه قدم به جلو برداشت و گفت: جرات داری یه بار دیگه تکرار کن
بی ام جلو تر اومد و کند تر تکرار کرد: آلفای بی خاصیت
شیون به قصد حمله جلو رفت اما چند تا از پسرا جلوش و گرفتن موهای مشکی رنگش جلوی چشماش و گرفته بود. و عصبی شده بود
سومین که کنار بی ام نشسته بود به میز کوبید و گفت: ساکت شید نیومدیم دعوا کنیم اومدیم حرف بزنیم
شیون دستش و از چنگ پسرا در آورد و گفت: به الفات بگو لونا
یوبین نگاهی به لونا کرد و گفت: ما قصد جنگ نداریم ..... من فقط میخوام جفتم و داشته باشم
نه من کنار کس دیگه ای خوشبخت میشم نه گایون کنار آلفای دیگه ایسومین سرش و پایین انداخت و گفت: باید خودت و ثابت کنی یوبینا
بی ام با خنده عصبی گفت: چه ثابت کردنی ؟؟؟؟؟ داری درباره چی حرف میزنی اون یه زن ضعیفه .....
یوبین با صدای بلندی گفت: من یه الفام ..... مثل بقیه آلفا ها .....
سومین که بین اون دو نفر گیر کرده بود با نگاه عصبانی بی ام ساکت شد
شیون که این وضعیت و میدید گفت: ما از چیزی نمیترسیم ..... نه جنگ نه دعوا ..... اگه لازم باشه .....
بی ام بلند شد و گفت: شما به عده ی سر و پایید از اینجا گم شید بیرون نمیخوام ببینمتون
یوبین بهش نزدیک تر شد و در حالی که تو صداش رگه های خرناس و میشد شنید گفت: اون جفت منه ..... نمیذارم ازم جدا نگهش دارید
VOCÊ ESTÁ LENDO
dahyun I'm the Alpha [ Completed ]
Fanficمن آلفام 🍸 زوج: دایون دامی و گایون dreamcatcher ژانر: گرگینه ای اکشن خشن اسمات عاشقانه الفاورس( دختری که میتونه باردار کنه ) _ من اون امگا رو میخوام + اما اون و به تو نمیدن دامی رییس قبیلشون با تو به شدت مخالفه و هیچوقت دخترش و به یه آلفای زن نم...