بکهیون ون رو جلوی هتل نگه داشت. جونگین قبل از پیاده شدن سمت بکهیون برگشت تا بهش بگه نیاز نیست برای مهمونی شب بیاد دنبالش.
-هیونگ من به هون زنگ میزنم؛ اگه سرش شلوغ نبود و قرار شد بیاد مهمونی، با هم میایم دیگه نیاز نیست بیای دنبالم.
^باشه خوبه. اگه هم نیومد زنگ بزن تا من یا یول بیایم دنبالت.
جونگین سر تکون داد و بعد از خداحافظی از ماشین پیاده شد. وارد آسانسور شد و شماره ی سهون رو گرفت. بعد از چندتا بوق کوتاه صدای سهون تو گوشش پیچید.
+سلام عسلم.
-سلام هون. خوبی؟
+خوبم. تو چطوری؟ کجایی؟ تمرینت تموم شده؟
-منم خوبم عزیزم. راستش میخواستم ببینم امشب وقتت آزاده بریم یه جایی؟
+الان که شرکتم. چه ساعتی میخوای بریم؟
-خب درواقع یه مهمونیه. چانیول هیونگ و بکهیون هیونگ نامزدی کردن و میخوان خبرش رو به بچه ها بدن واسه همین برای ساعت نه دعوتمون کردن یه رستوران. بکهیون هیونگ گفت تو هم بیارم اما اگه سرت شلوغه خودم تنهایی میرم عیب نداره.
+نه ساعتش خوبه تا اون موقع کارهام تموم شده. آماده باش هشت و نیم میام دنبالت.
-ممنون هون. مواظب خودت باش.
+باشه، تو هم.
تلفن رو با خوشحالی قطع کرد و رفت سمت حموم. دوش کوتاهی گرفت و اومد بیرون. لوسین شکلاتیش رو برداشت و به پوست خشکشدهش زد. حدود یک ساعت و نیم وقت داشت آماده بشه برای همین اول موهاش رو خشک کرد و اتو کشید.
میخواست یه تیپ اسپرت بزنه اما ایدهی خوبی به ذهنش نمیرسید؛ چانیول هم مطمئنا الان سرش شلوغ بود و حتی اگه زنگش هم میزد بیجواب می موند.
در کمدش رو باز کرد و نگاهی به لباساش انداخت؛ با دیدن کت جین سیاهش، یادش افتاد به استایلش توی یکی از اجراهای لندن و لبخند بزرگی به لباش اومد.
پیرهن سرمهای جذبی تن کرد و پایینش رو توی جین یخیِ تنگش فیکس کرد.
از بین کمربندای پهنش یدونه سیاه که سگک دایرهای داشت رو از پینهای شلوار جینش رد کرد و دور کمرش بست.
نیمپوت سیاهش هم پوشید و با برداشتن کت جینش از اتاق زد بیرون. برای تکمیل کردن تیپش، لِگ هارنس و چوکر میخواست پس باید قبل رسیدن سهون اونا رو هم میخرید.برای اینکه با گشتن دنبال مرکز خرید وقتش رو تلف نکنه، از ریسپشن هتل آدرس نزدیکترین مرکز خرید رو پرسید و بلافاصله از هتل زد بیرون.
ده دیقهای توی مرکز خرید دنبال فروشگاه موردنظرش گشت که با دیدن یه مغازه ی اکسسوری راهش رو کج کرد سمتش.
VOCÊ ESTÁ LENDO
[•My Ballerina Lover•]
Diversos|•فیکشن•| |•معشوقهی بالرینِ من•| کاپل: سکای «اصلی» ، چانبک «فرعی» ژانر: فلاف ، عاشقانه ، ملودرام ، اسمات خلاصه: کیم جونگین و اوه سهون از بچگی باهم بزرگ شدن؛ اما زمانی که ده سالشون میشه، جونگین و خانوادش برای همیشه از کره میرن. عشق و دوستی بینشون ا...