01

970 98 15
                                    

عکس یورا

یورا آدم تنهایی بود.اون هیچ دوستی نداشت.کسی علاقه ایی به اون نداشت اونم داشتن یه دوست براش چیز مهمی نبود اون کاملا با تنهایش اوکی بود
بالاخره تصمیم گرفت طلسم تنهایشو بشکنه و آنلاین  دنبال یه دوست بگرده، یه اکانت تو برنامه دوست یابی درست کرد اولین سلفیش گرفت
با فکر اینکه مردم مثل احمقا برای عکس گرقت ژست می‌گیرند دماغشو بالا کشید
داشت خوب پیش می‌رفت چندتا پیام از پسرا گرفت که باید اعتراف می‌کرد که جذاب خوشگلن
یورا هیچ وقت احساس جذابیت یا خوشگل بودن نمیکرد، پس وقتی چتاشو با پسری که تازه آشنا شده  بود خوند  خندش گرفت
خیلی یهویی پسره ازش عکس نود خواست
بعد از یکم درگیری ذهنی بالاخره جرأت انجامش پیدا کرد،چندتا عکس نود از خودش گرفت  محض احتیاط مطمن شد  که صورتش معلوم نشه.
آهی کشید و ارسال زد و عکسارو فرستاد
درحالی که گوشیش به سینش فشار میداد رو تخت لم داده قلبش داشت از سینش میزد بیرون این اولین بار بود عکس نود میفرستاد قبلا هیچ وقت اینکارو نکرده بود.
یک ساعت گذشت پی امی براش نیمود با تمام وجود احساس ناامیدی می‌کرد یعنی واقعا انقد بدنش خوب نیست که یه ریکشن نشون بده؟
گوشیش روشن کرد چتارو دوباره چک کرد
دیدش آخرین پی امی که داده عکس نود نبوده
کاملا هنگ کرده بود کاملا یادش بود یه عکس فرستاده بود. پس اگر برای اون پسر نفرستاده پس برای کی فرستاد؟!
احساس وحشت تمام وجودش گرفته بود عین دیوونه ها همه مسیجاش چک میکرد و دنبال  عکسش میگشت
همه چتاشو با کانتکاش چک کرد و فقط یه شماره مونده بود؛ و متاسفانه اون متعلق به کسی نبود جز مین یونگی،یکی از جذاب ترین پسرای مدرسه که شایعه شده دختره بازه راحت هر دختری که بخواد بدست میاره بدون اینکه دل ببنده
یورا به شماره اون خیره شده بود غیر ممکنه برای اون نود فرستاده باشه وگرنه مجبور خودشو همینجا بکشه
باصدای بلندآب دهنش قورت داد صفحه چتشو باز کرد
همون چیزی که ازش می‌ترسید سرش اومد عکسش دقیقا جلو چشماش ظاهر شد
اون عکس نودشو دقیقا برای خود مین یونگی فرستاده
_________________________________________

خب سلام
یورا به معنی واقعی کلمه به فاک رفت🤣🤣🤣🤣
اینم از قسمت اول ووت و نظر لطفا یادتون نره لاولیا 💋

play with me||myg (translation Ver)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora