(Pcy)
+خب امروز دو غایب داشتیم،اقای بیون و اقای جئون
کلاسو زودتر تمام میکنم،امتحانای اخر ترمتون نزدیکه پس خوب بخونید،میتونید کلاسو ترک کنید،خداحافظ همگیحواسم بود یکی از دانش اموزا از زیر دستم در نره
+همه به جز تو،لی جویون
وقتی دیدم به غیر از خودش چند نفر دیگه هم با تعجب نگاه میکنن سریع با سرم اشاره کردم که برن و خودمم درو پشت سرشون بستم
-چیزی شده اقای پارک،تمرینم دیرمیشه
+تمرین هوم؟قبلا فکر میکردم توی زمین بازی اولین چیزی که به بچه ها یاد میدن اخلاق ورزشیه،ولی مثل اینکه اشتباه میکردم
-متوجه منظورتون نمیشم
+پس متوجه نمیشی،اوکی،فقط کاری که دیروز انجام دادی خلاف قوانین ورزشی نبود؟
-نمیدونستم معلمای موسیقی درباره ورزشم اظهار نظر میکنن
+اره خب،کسی که مدال قهرمانی متوالی توی مسابقات دومیدانی داره نباید اظهار نظر کنه
-قصد جسارت نداشتم
+چرا انقدر بهشون نزدیک میشی؟
-به اون دوتا احمق؟اونا هیچ اهمیتی برام ندارن
+پس کسی که برای یه دیت زوری تمام قواعد ورزشی و انسانیو زیر پا گذاشت من بودم
-من هیچوقت همچین کاری نکردم
+حتی اگه فیلمش موجود باشه؟
-فاک،اوکی اوکی کوتاه میام،اره میخوامش،خیلیم میخوامش،اون بدن ظریفشو فقط باید زیر خودت بکشی...
+خفه شووووو
سرشو محکم بین دستاش گرفت و ادامه داد
+هیچوقت فکر نمیکردم یه دانش اموز انقدر گستاخ باشه که صاف صاف جلوم وایسه و درباره همخوابگیش با یکی دیگه از دانش اموزام اینجوری صحبت کنهجویون پوزخندی زد و ادامه داد
-کسی که برای این حرفم پا فشاری کرد خودتون بودین
+میریم دفتر،پروندتو بگیر گمشو بیرون
-واقعا فکر میکنین،میتونین همچین کاریو کنید؟هیچکس نمیتونه منو از اینجا جابه جا کنه
+حتی اگه شماره شخص پدرتو داشته باشه؟
تنها چیزی که شنیده میشد تیک تیک ساعت بود ...
بعد از دقایقی بحث ادامه پیدا کرد
YOU ARE READING
Sweet but psycho✨
Fanfiction[اون رو مخ ترین موجودیه که تو کل زندگیم دیدم ولی با همه این وجود چطوری میتونه انقد کیوت باشه] ولی کی میدونه همون موجود رو مخ الان داره چهره و اندام هات معلم لعنتیشو تصور میکنه؟ ----------- توی داستان یه کاپل کمدی و فان داریم و یه کاپل فوق هات و خفن ...