با برخورد تیز نور افتاب به چشماش پلک هاشو از روی هم فاصله داد . بدن لختشون بین ملافه ها توی بغل هم حل شده بود . سرشو کرد تو فرفری های پخش روی بالش و نفس عمیق کشید و عطر مست کننده اش رو توی ریه هاش کشید . به صورت سفید و گونه های سرخ و لب های باد کرده اش نگا کرد . اروم شروع کرد به بوسیدن هر اینچ از پوست اون پسرک . روی کبودی هاشو و نگا کرد و ریز خدید . بخاطر سنگین شدنای نفس هری فهمید بیدار شده اما نمیخواست چشاشو باز کنه و داشت از بوسه های لویی لذت میبرد
- شیرین عسلم نمیخوای بیدار شی ؟
هری ذوقش رو به زور کنترل کرد
-دیشب مث اینکه خیلی خسته شدی اینهمه بیدار نمیشه . پس ب نظرم دیگ کاری نکنیم ک پسرک من اینهمه خسته شه
هری یهو چشاشو باز کرد و لویی قهقه ای سر داد . هری بعد چند دقیقه دو هزاریش افتاده بود اخم کرد
- هی هی همینطوری بدن برهنه ات داره دیوونم میکنه بیبی کیک دیگ اخم کیوت تحویلم نده
هری لبخند زد و دستش و انداخت دور گردن لویی
+ دیوونه
- پس صدای سکسی و خابالو الهه من اینشکلیه
هری لبای لویی رو بوسید ک دست از خجالت دادنش برداره
+ صبحت بخیر ددی
لویی یکم نگاش کرد .
- تو واقعا خسته نیستی بچه پرو من برداشت خوبی نمیکنما
- شلا ددی؟
شروع کرد به قلقلک دادن هری و صدای قهقه هاشون کل اقیانوس رو برداشت
+ واییی .... نکنننن .... باشهههه ... بببخشیییییییییدددددددد
لویی روی چال فرو رفته هری رو بوسید
- میدونی با خنده هات زندم ؟
هری از خجالت سرشو کرد تو گردن لویی
+لو
- جانم عسلم
+گشنمه
لویی یکم نگاش کرد و خندید
- منو باش گفتم میخوای حرف عاشقانه بزنی
پاشو بچه جان پاشو ببرمت اول حموم بعد ی چی بخوریم
+ عههه نه خب حرف عاشقانه هم میگم بزا ... عاممم
لویی به قیافه خوردنی و متفکر هری نگا کرد
+ خب من عاشقتم .. خیلی زیاد و تا اخرین لحظه زندگیم دوست دارم
لویی خم شد و لباشو طولانی بوسید
- اوم لبات مزه البا....
KAMU SEDANG MEMBACA
Ocean song
Fantasiواژهی Basorexia معنیِ خیلی قشنگی داره. یعنی زمانی که تو چشمای کسی زل بزنی، غرق زیبایی و عشقی که بهش داری بشی و میل شدیدی به بوسیدنش داشته باشی..! ولی من نمیدونم کی اونقدر شیفته و عاشق تو شدم و من نمیدونم چطور میتونم تورو در اغوش بکشم مرد دریایی...