Woman.Life.Freedom🕊⚘️
پرواز عشق / قسمت نهم : مهمان ناخوانده
موزیک : Aaryan Shah Renegade (Slowed + Reverb)
هشتگ موزیک در تلگرام : #FL9★ ووت بده تا یادت نرفته •-•
_______________________
" اصلا فکر نمیکردم بیاید اینجا "
نامجون درحالی که دوتا فنجون توی دستشو مقابل تهیونگ و منیجرش میزاشت گفت..
ساعت چهار عصر ، خیلی یهویی اون دو نفر به خونش اومده بودن ..منیجر فنجون رو برداشت و خطاب به نامجون لبخند زد :
" باید قرار داد رو بهتون میدادم . خوشحالم آدمی نیستید که یکشنبه ها بخواید برید کلیسا . وقتی دنبال تهیونگ رفتم تا به خوابگاه ببرمش ، پیش خودم گفتم سر راه قرار داد رو هم به شما تحویلش بدم . شانس اوردم مخالفت نکرد "جمله اخرشو رو به تهیونگ گفت
نامجون مقابلشون روی مبل راحتی نشست و تکیه داد : واقعا ؟
از تهیونگ پرسید و ته هم آروم سر تکون داد . نامجون هم لبخند زد : بخاطر اینکه جانگکوک رو ببینی که نیومدی خونه من ؟ چون خونه اونم توی همین ساختمونه . طبقه بالا .حرف نامجون باعث شد تهیونگ چشم هاش گرد بشه . ترسیده نگاهی به منیجر انداخت و بعد دوباره به نامجون خیره شد ..
نام که ری اکشن ته رو دید ، فهمید منجرش خبری از رابطهی بین اون و کوک نداره ، پس باز نیشخندی روی لب هاش نشست و بعد رو به منیجر ته ، که متعجب نگاهش میکرد گفت : به هر حال جانگکوک مربیشه دیگه . بیشتر وقتشو توی باشگاه با اون میگذرونه .سعی کرد با این حرف کنجکاوی منیجر و استرس تهیونگ رو کمتر کنه.
منیجر سری تکون داد و ته مضطرب به فنجون خیره شد و برش داشت .واقعا برای اینکه کوک رو اینجا ببینه نیومده بود . فقط میخواست سخاوت به خرج بده و بزاره منیجرش سر راه به کارش هم برسه .
اصلا از کجا میدونست خونه کوک دقیقا طبقه بالای خونه نامجونه ؟درحالی که داشت استرس میگرفت ، فنجون رو بالا آورد و کمی ازش نوشید .
اما نامجون یهو دوباره گفت :
" تو شماره کوک رو داری درسته؟ میخوای زنگ بزنی بهش که بیاد خونه من ؟ "
أنت تقرأ
-⛓️پـــــــرواز عـــــــشـق⛓️-
أدب الهواةسایه های دورت رو محو میکنم. زندگیت رو روشن میکنم. بال هات رو می بوسم و به اوج گرفتنت خیره میشم . خیره خیره ، طوری که انگار ، تا به حال چیزی جز " تو " ندیدم . ____________________________________ چکیده داستان : کیم تهیونگ ، معروف ترین آیدل سولو کار...