--- پورش ---
نزديک خون كورن ، كه پدر كين عه، نشستم و مدارک روبرومو كاملا بررسی كردم و چهره آروم و در عين حال مطمئن پيرمرد رو زير نظر گرفتم. نگاهی به بغلم انداختم و صورت برجسته كين رو ديدم كه پاشو رو پاش انداخته و آشکارا از نگاه كردن به من اجتناب ميكنه. وقتی اينو ديدم مجبور شدم عصبانيتمو بزور نگه دارم چون به شدت دلم می خواست گلدونی رو كه روی ميز بود بردارم و به سمتش پرتاب كنم تا شايد از اين وضعيت خالص شم.
الان، تصميم اوليه من اين بود كه اينجا رو ترک كنم ولی بخاطرپيشنهاد وسوسه انگيزی که رييس اصلی اين خانواده داده، ترديد كردم.
اون شخصيت متقاعدكننده ای داره. در نگاه اول، ميتونستم بگم كه اين شخص يک تاجر موفق عه، چون خون كورن ، تونسته بود منو وادار كنه برای كار كردن ، واسه يه حرومزاده ديوونه مثل كين تجديد نظر كنم!
كل شب،توی اين عمارت بزرگ با چند باديگارد كه گوشه و كنارم بودن، به پيشنهادش فکر كردم و الان همون جايی كه ديشب بودم، نشستم. اين عمارت به قدری مجلل تزئين شده بود كه با صدای رسا
به شما ميگه اين مکان مجلل متعلق به يه صاحب كازينو يا تاجر موفق عه! من بايد بعداً نگاه بيشتری بهش بندازم و اين مکانو كشف كنم.
منشی خون كورن به محلی در پايين برگه ها برای امضا اشاره كرد، من داشتم سند جونم رو امضا ميکردم.
اون گفت:"اگه موافقی برای من كار كنی، ميتونی اينجا رو امضا كنی."
جزئيات مدارک شامل بيمه عمر بود كه اگه من بميرم برادرم،پورشای، تنها گيرنده پول بيمه ميشه.
فقط با خوندن اين صفحه احساس سرگيجه به من دست داد. اونا دقيقاً از من انتظار دارن كه براشون چيکار كنم ؟
توی مداركی كه جلوم بود تمام قوانين و رويه های مختلف موقع ورود و خروج از خونه مشخص شده بود.
اونا ميگن كه قرارداد حداقل برای مدت يکسال ثابته ، اما اگه قرارداد رو به هم بزنم، مشمول جريمه دویست هزار ميشم. همچنين قوانين برای تعطيلات هم داره و توی يه ماه می تونم دو روز مرخصی بگيرم برنامه كاری پنج روز درهفته داره كه ميتونم روزها رو انتخاب كنم. اما اين خودش برای من مشکل ايجاد كرد.
با خودكار به بند مورد نظر اشاره كردم با احترام گفتم:"در مورد روزهای كاری مورد نياز، من هنوز دارم درس ميخونم، پس نميتونم اين روزای كاری رو پر كنم."
"اين مشکلی نيست، ميتونی شيفت شب كار كنی..."
"یعنی میتونم ساعت هارو تعيين كنم؟"
سوپرایز شدم.
خون كورن گفت :"باديگاردا شبانه روزی اينجا هستن. شيفت صبح از 6 صبح تا 6 بعدازظهره و شيفت شب از 6 بعد از ظهر تا 6 صبح..."
اين ديوونه كنندس! با خودم فکر كردم كه ميخوان من به عنوان باديگارد كار كنم يا كارمند 7/12؟! اما با وجود اينکه ميتونم شيفت های درسا رو تغيير بدم، به نظر ميرسه كه اونا انتظار دارن حتی زمانی كه كين خواب بود، كسی سعی كنه اونو بکشه. اين مسخرست!
YOU ARE READING
kinn Porsche _ کین پورش
Action[ترجمه از روی ناول اصلی کین پورش] _لعنتی!!! چرا اون شب که بهت حمله شد من خودمو قاطی کردم؟؟؟ همه چی از همون شب لعنتی شروع شد فقط هم بخاطر اون عوضی "کین"