بعد چند ساعت متوالی سرپا بودن و ژست گرفتن های مختلف بالاخره فتوشات تموم شد با تعظیم کوچیکی ازونجا اومد بیرون و سوار ماشینش شد
دلش برای کلوچش تنگ شده بود
بعد نیم ساعت رسید هتلشون و طبقه ی مدنظر و وارد سوییتشون شد
همه چراغها خاموش بود
+ حتما خوابیده
کتشو انداخت رو مبل و در حالی که دکمه های پیرهنشو در میاورد رفت و یه لیوان اب خورد پرهنشم انداخت رو مبل و همچنان که کمربندشو باز میکرد سمت اتاقشون رفت کمربندشو در اورد و در اتاق رو باز کرد
صدای اروم اب میومد
+ این وقت شب حمومه؟!
شلوار و باکسرشم در اورد و انداخت گوشه ی اتاق و یه شلوارک راحتی پوشید و رو تخت دراز کشید
گوشیشو برداشت تا اومدن کوک خبر هارو چک کنه
بعد 10 مین صدای اب قطع شد و یکم بعد جونگکوک با یه حوله تنپوش اومد بیرون
-اوه اومدی؟! خسته نباشی
+اره یه ربعی میشه رسیدم ، تنکس هانی
و باز سرشو برگردوند به گوشی تا ادامه ی خبر هارو چک کنه
جونگکوک بعد پوزخندی با قدم های کوتاه سمت میز توالت رفت و نشست، به بدنش لوسیون وانیلشو زد و موهاشو خشک کرد بلند شد و سمت کمد لباس روبه روی تخت رفت و حولرو کامل از بدنش در اورد و انداخت رو زمین تا حواس تهیونگو به خودش جلب کنه که موفق هم شد وقتی سنگینی نگاهی رو که میخواست حس کرد یکم خودشو خم کرد تا از تو کمد باکسر برداره و با این حرکتش حفره ی صورتیش که یه بات پلاگ با نگین سبز داشت درست جلوی چشمای گرسنه ی تهیونگ نمایان شد
باکسر مورد نظرشو برداشت و خواست بپوشه که دستی رو روی کمر و رون چپش حس کرد و به ثانیه نکشید که صدای دیپ تهیونگو درست کنار گوشش شنید
+ بهتر نیست به جای اینکه اونو بپوشی مال منو در بیاری کوکو؟! هوم؟!
و بوسه ی نرم و خیسی رو روی لاله ی گوشش گذاشت که از خیسیش جونگکوک لرزی کرد
تهیونگ همونطور که داشت قدم به قدم عقب میرفت بوسه های ریزی هم پشت گردن و گوش های جونگکوک میزاشت و دستشو نوازش وار روی رونش حرکت میداد
با رسیدن به تخت روش نشست و کوک رو برگردوند و با یه فشار کم رو پاهاش نشوند جوری که پاهاش دو طرف رونهاش بودن
بعد از بوسه ی کوتاهی که به لبش زد
+ نظرت چیه جای لباس امشب من تنتو بپوشونم هوم؟بدون اینکه منتظر جوابی باشه محکم لباشو کوبوند روی اون دوتا تیکه گیلاس وانیلی و شروع کرد بوسیدن و مکیدن لب پایینش که دستای کوک دور گردنش حلقه شدن
گاز محکمی از لب بالاییش گرفت و زبونشو وارد حفره ی داغ دهنش کرد و شروع کرد مزه مزه کردن جای جای دهنش که مزه ی شکلات میداد هر از گاهی هم گاز های ارومی از زبون و لباش میگرفت
همزمان دستاش داشتم لپ های باسنشو میمالوندن و هر چند یبار هم اسپنک محکمی نثارشون میکرد
کوک بعد چند مین که حس کرد داره خفه میشه اروم موهای ته رو کشید عقب و با یه مک محکمی از هم جدا شدن تهیونگ بلافاصله سرشو برد تو گردن کوک و بوسه های خیسی روشون میزاشت و لیسشون میزد بعد از مطمعن شدن از اینکه از فکش تا ترقوه ها و سینه هاش و پر از رد های قرمز کرده بالاخره سرشو بالا اورد و بوسه ی خیس دیگه ای رو با جونگکوکی که از شدت هورنی بودن عرق کرده بود استارت ز همزمان دو بند از انگشتای فاک و اشارشم وارد حفرش کرد
کوک که انتظارشو نداشت وسط بوسشون جیغ خفه ای کشید و ناله ای کرد که همشون توسط لبای تهیونگ خفه شدن
تهیونگ بعد از اینکه حسابی از لبای کوک کام گرفت عقب کشید و از رو تخت بلند شد و کوک رو انداخت رو تخت که بعد چند بار بالا پایین شدن اروم گرفت روش سریع خزید روش و سرشو برد سمت نیپل راستش و همزمان که شروع به لیسیدنش میکرد با اون یکی دستش اروم دیک نیمه هارد کوک رو پمپ میکرد
کوک با رسیدن زبون ته روی تیپلش و حس خیسیش ناله ی بلندی کرد و کمرشو از تخت فاصله داد و چنگی به موهای پر تهیونگ زد و با گازی که از نیپلش گرفته شد جیغش رفت رو هوا
تهیونگ بعد از چند بار بالا پایین کردن دستاش از کوک جدا شد و تو یه حرکت برش گردوند
دستشو از روی شونه هاش تا روی باسنش نوازش وار کشید و وقتی رسید به باسنش اسپنک محکمی به هر دو طرفش زد که جیغ جونگکوک رفت رو هوا
-اههه... تهه... زود... زودباش... اذ......
که حرفش با حرکت بعدی تهیونگ که لپای باسنشو با دستاش از هم باز کرده بود و داشت سوراخشو با زبون خیس و گرمش لیس میزد نصفه مون و تبدیل به یه ناله ی جیغ مانندی شد
- اهههههههههههه هوووووممممم تههههههههههه
تهیونگ برای ساکت کردنش اسپنک محکمی به لپ راستش زد و زبونشو وارد حفرش کرد بعد چند بار لیس و مک بالاخره دست برداشت
+ هلوهای خوشمزتو یکم بده بالا بیب
و اسپنک دیگه ای بهش زد و بلند شد از روی میز توالت کرم مرطوب کننده رو برداشت و کل دیکشو چرب کرد و برگشت سر جاش
جونگکوک با چشمای خمار و صدای بمش به خاطر تحریک شدگی بیش از حد باسنشو تکون داد و با لحن نیازمندی ناله کرد
-هووومممم ددیییییی کاماااان اههه بیبیت بهت نیاز دارههه
تهیونگ اروم دستشو رو سوراخش میکشید یکم دیگه نزدیک کوک شد و اینبار به جای انگشتاش دیک هار شدشو به حفره ی خیس و نبضدار کوک که به خاطر هورنی بودن بیش از حد دیگه داشت گریه میکرد میمالید ولی واردش نمیکرد
+ هوووم بیبی بوی....
خم شد روی بدنش و نفس های داغشو کنار گوشش رها کرد
+ چرا قانعم نمیکنی؟! هوم؟!
- ددیییییی اههههه پلییییز
باسنشو داد عقب تا شاید چیزی از اون کینگ سایز نصیبش بشه و وقتی چیزی دستگیرش نشد با گریه شروع کرد التماس کردن
-دد.... هق.. لطفا...
+ لطفا چی بیبی؟!
-لطفا دیکت.... اهههه... دیکتو. میخوااااااامممم. ااااایییییییییییییی
با یهویی وارد شدن کل طول دیک تهیونگ به حفرش صدای ارومش به یه جیغ بلند تبدیل شد
تهیونگ بدون اینکه بهش فرصت عادت کردن بده از همون اوب ضربه های عمیق و محکمشو شروع کرد
بعد از چند ضربه با پیدا کردن پروستات کوک شروع کرد تند تند به اون نقطه ضربه زدن
ناله های از روی لذت کوک و ضدای برخورد بدن هاشون بهم کل اتاق رو پر کرده بود
چند مین که گذشت تهیونگ با حس اینکه نزدیکه از گردن کوک گرفت و رو زانوهاش بلندش کرد و همزمان که ضربه هاشو تند تر میکرد با اونیکی دستش شروع کرد به بالا پایین کردن دیگه خیس از پریکام کوک و با خم کردن گردنش بوسه خیس و پر سروصدایی رو باهاش شروع کرد که بعد از چند تا ضربه ی سریع و عمیق هر دوتاشون همزمان با ناله ی بلندی تهیونگ تو جونگکوک و جونگکوک تو دستای ته اومد و هر دوتاشون افتادن رو تخت
بعد اینکه نفس هاشون جا اومد تهیونگ اروم دیکشو از تو سوراخ کوک کشید بیرون و کنارش دراز کشید و کوک رو کشید تو بغلش و بعد از بوسه ای که رو پیشونیش گذاشت با لحن اروم و خسته ای
+ عالی بودی کلوچه مثل همیشه..... عاشقتم
و وقتی به کوک نگاه کرد دید که خیلی وقته به خواب رفته از کیوتیش خنده ی ارومی کرد و بعد از کشیدن ملافه رو بدنای برهنشون به خواب عمیقی فرو رفت

ESTÁS LEYENDO
BTS smut one shots
Fanfictionسناریو های کاپلی از بنگتن بویز بسی اسمات میباشند 🤤🤤🤤🤤💦💦💦💦 از هر کاپل تو ژانر های مختلف