Unknown:
سلام! من دوباره اومدم!17:10
Unknown:
البته امروز یکم سرحالم و هم خیلی دلتنگ؟17:10
Unknown:
امروز یکشنبس و من بخاطر اینکه نرفتم سرکار هم خوشحالم و هم دلتنگ آلفام....دوست دارم مثل اون یک هفته از دوران دانشجوییم که اون هنوز ردم نکرده بود تصور کنم که کراشم بام هنوز خوبو مهربونه!17:11
Unknown:
هیچوقت نباید از دوریش خوشحال باشما ولی وقتی این بیماری لعنتیو دارم گهگاهی دور بودن از آلفا هم باعث میشه قلبم اوکی باشه و از طرفی بوی فرمونای اونه که باعث میشه گرگم کمتر بهم آسیب بزنه ولی این قلب لعنتی با این همه درد بازم دلتنگش میشه....17:11
Unknown:
فکر کنم من یکم سادوخیسم دارم نه؟ میگی چرا؟ خب همیشه میگم چرا وقتی اون آلفا باعث بیماریت شده ، باز میتونی دوباره دلتنگش بشی؟! مسخرست نه؟ هم خودمو زجر میدم و هم قلبمو همزمان-17:11
Unknown:
بهرحال امروز من قلبم آروم میتپه و استرسی ندارم و همین عالیه برام!17:12
Unknown:
راستی امروز با جیمین رفتم بیرون و بهم گفت کراشش که ۳ هفته روش کراش زده بود یهو بهش پیشنهاد داده! و حدس بزن چی شده؟17:12
Unknown:
خب تو که حدس نمیزنی پس من خودم بگم!17:13
Unknown:
بعد اینکه 5 روز پیش رفته سر قرار با کراشش یهو رفته توی هیت و یهو فهمیده کراشه ۳ هفته ایش جفت حقیقیشه و متوجه شد که چرا گرگش به اون پسر آلفا کشش داشته! عالیه!17:13
Unknown:
این که آلفای حقیقیش اونو قبول کرد و مهم تر از همه اون یه آلفایی نبوده که با امگای نر مشکل داشته...ولی خب محض رضای الهه ی ماه خوده کراشه جیمین همون جفتش بوده و تازه بهشم پیشنهاد داده بوده!!!17:15
Unknown:
این یعنی اون از اولشم با امگا بودن جیمین مشکلی نداشته و خوشش اومده ازش!!! خوشحالم که جیمین مث من نشد! البته همه که مثل من نمیشن. این منم که سرنوشتم عادی نبود...17:15
Unknown:
وایی فکر کن اگه رد میشد اونم اون بیماریه من رو میگرفت؟ آخ خیلی ترسناکه-17:16
Unknown:
ولی خب این اتفاق نیوفتاد و من خیلی براش خوشحالم.17:16
Unknown:
تازه بهم گفت منو میبره تا کراش-17:16
Unknown:
منظورم جفتشو از نزدیک ببینم. بهش گفتم ازش عکس نداری؟ گفت نه -__- البته جیمینه من خسیس نیستا فقط گفت میخواد منو ببره تا حضوری باهاش آشنا بشم و یه سوپرایز برام داره.17:17
Unknown:
خلاصه امروزم اینطور شد ولی با شباهت اینکه مثل قبلا هیچ اتفاق خاص و خوشحال کننده ای برای خودم نیوفتاد. اما همین خبری که جیمین بهم دادم کافی بود!17:17
Unknown:
دوباره فردا باید برم سرکار نه؟17:17
Unknown:
خیلی خستم پس میرم استراحت کنم. شب بخیر :")17:18
_____________________________
KAMU SEDANG MEMBACA
𝘽𝙀𝙍𝙀𝙁𝙏
Fiksi Penggemarآلفایی که از امگاهای مذکر نفرت داره و قضا جفتش یه امگای مذکر در میاد. منشی ای که مجبور میشه بخاطر رئیسش ظاهری دخترانه به خودش بده. با پیدا کردن شماره ای که مشخص بود دوسالی هست آنلاین نشده اونو به عنوان دفتر خاطرات روزانش انتخاب کرد. 𝗚𝗮𝗻𝗲𝗿: 𝘁�...