پارت چهارم_متفاوت

128 20 0
                                    

Jungkook's pov

دوش حموم رو باز کردم میخواستم اول خودمو تمیز کنم بعد برم تو وان
یکم استراحت کنم.....
اب گرمی که اطرافم رو احاطه کرده حس خوبی بهم میده مخصوصا بوی بمب وان اکالیپتوس که توی فضا پیچیده باعث میشه تو آب گرم سرمای خاصی به پوستم منتقل بشه

این بهترین حس دنیاست حس تمیزی

یادمه بچه بودم مامانم همیشه بهم میگفت اردک چون تا ازم غافل میشدن یا تو حموم بودم یا تو استخر

به هر حال با چک ولگد از آب بیرون میکشیدنم

حس خوبیه تو این شرایط به چیزای خوب فکر کنی
مخصوصا وقتی بدونی جین هیونگت داره بر میگرده
دلم برات تنگ شده اوما همینطور واسه اپا

"مامان منو هیونگ قراره از این بعد تا اخرش باهم زندگی کنیم.....راستی هیون‌سو نونا هم داره باهاش میاد میخوان نامزدیشونو اعلام کنن پوففف بالخره
به نظر من ۵ سال زمان زیادیه برای مطمئن شدن از حست ولی اونا هی بهونه می اوردن هر کی میدونه فک میکنه تا حالا لب هم نگرفتن هه اونا حتی وقتی من
رفتم لندن پیششون دو هفته بمونم هم مراعات نمیکردن دائم صداشون میومد
خدایا هنوزم یادم میافته بند بند بدنم میلرزه
بعد از برگشتم آلرژی به سکس پیدا کرده بودم تا ۴ ماه به هیچ دختری دست نزدم لعنتیاخستگی ناپذیر بودن دو هفته تموم خواب نداشتم اول بخاطر نونا
چیزی بهشون نمیگفتم ولی بعدش دیدم نونا از خود هیونگ پرو تره این شد که تصمیم گرفتم بهشون ثابت کنم از خودشون پرو تر و بی حیا ترم هس

*فلش بک - یک سال قبل- لندن *

"×جینا بسه میخوام برم صبحونه درست کنم"

بالش رو از زیر سرم کشیدم و کوبیدم تو سرم
"÷هر چی دلت میخواد بخوری من همینجا بهت میدم"
بعدش صدای خنده نونا که از اتاقشون می اومد
خدایا دارم دیوونه میشه دیگه نمیتونم نمیکشم
از اتاق زدم بیرون و درو محکم کوبیدم که صداشو بشنون و بیخیال کارای
خاکبرسریشون بشن ولی نه مثل اینکه اشتباه فکر میکردم چون دقیقه بعد صدای ناله های جین هیونگت بود که تو گوشم بود

اون لحضه به حال ناشنوا ها غبطه خوردم

سمت در اتاقشون حرکت کردم دیگه بسههههههه

"+از دست شما دوهفتس اسایش ندارم،بیزاری جنسی پیدا کردم لعنتیا"

میخواستم برگردم که تصمیم گرفتم آخرین تیرمم بزنم
"+نونا تو که صبحونتو خوردی منم میل به کوفت کردن ندارم ناهارم میرم رستوران مثل اینکه شما واس خودتون غذا دارید"

اخیش احساس سبکی دارم پرای سفیدم دراومدن و الاناست که از زمین بلند بشم

در باز شد و جین هیونگ با بالاتنه لخت جلوی در وایستاد پشت شونشنم یه
مقدار از یه کله معلوم بود که احتماال مال نوناس

2 years & 1 month Onde histórias criam vida. Descubra agora