#Jeon_or_park?
یونگی:چه حرفی؟
+:حرفای معمولی مثلا اینکه این دوسال چه اتفاق های برات افتاده؟
یونگی یک تای ابروش رو بالا برد و همینجوری که نگام میکرد روی مبل نشست. پاهاش رو رویی اون یکی پاهاش انداخت و به مبل تیکه داد
یونگی:فکر میکنی نمیدونم تو این دوسال برام بپا گذاشتی؟
خنده ی کردم.
+:اوه هیونگ تو چقدر باهوشی اره برات بپا گذاشتم و میدونم که تو دوسال گذاشته برای خودت دوست پسر پیدا کردی ولی ولت کرده؟فقط نمیدونم طرف کیه.میشه بهم بگی؟
یونگی:اره منم باور کردم که تو نمیدونی!
+:من جدا گفتم.
یونگی:فرد خاصی نبود.
+:بخاطر فردی که خاص نبود افسرده شدی و تهیونگ هیونگ تورو برده پیش بزرگترین روانشناس دنیا چون همش بلایی سرخودت میاوردی؟
یونگی:من الان خوبم و اصلا نمیخوام درباره ی اون آدم حرف بزنم.
+:فقط اسمش رو بهم بگو همین
یونگی:چرا میخوای اسمش رو بدونی؟
+:چون مهمترین فرد زندگیم رو اذیت کرده.
یونگی:خب اسمش....
در با صدای بلندی باز شد. برگشتم. تهیونگ با صورتی که ازش تعجب میبارد وارد اتاق شد.
تهیونگ:پارک جیمین اینجاست!!
یونگی و من:چیییییی؟؟؟
....ویو تهیونگ....
بیصدا روبه روی هم نشسته بودیم. جیمین روی مبل تک نفر روبه روی یونگی هیونگ و جونگ کوک که باهام تو مبل دونفره نشسته بودن نشسته بود. و منم کنارشون. یونگی با اخم به پارک جیمین نگاه میکرد جوری که انگار دشمن چند سالش رو دیده. اخر یونگی سکوت رو شکست.
یونگی:اینجا چی میخوای؟
جیمین با پوزخند گفت:برای دیدن تو نیومدم کیتن.
یونگی:من رو کیتن صدا نزن
جیمین:من هرجور دلم میخواد صدات میزنم.
جونگکوک:چرا اومدی؟ چرا خودت رو لو دادی؟
جیمین:هممم چون میخوام باهات یک معاله ی بکنم.
جونگ کوک:چه معامله ی؟
جیمین:بیا همکار هم بشیم.
+:چی داری برای خودت بلغور میکنی؟
جونگ کوک:اروم باش وی
+:ولی رئیس....
جیمین:به حرف رئیست گوش کن وی
جونگ کوک:از چه نظر میخوای معامله بکنی؟
جیمین:از همه نظر چه کارای درباره ی شرکت چه کارای مربوط به کارهای خلاف
جونگ کوک:و بعد چی به من میرسه؟
جیمین:قلمروت و حکومتت رو از دست نمیدی
—————––––––··· · · · ·
میتونید کاپل اصلی رو حدس بزنید؟
کامنت و لایک یادتون نره کیوتیا
—————––––––··· · · · ·
YOU ARE READING
Jeon or park?
FanfictionJeon or park? ژانر:مافیایی...عاشقانه... کاپل اصلی:کوکمینیون(تریسام/جونگ کوک/جیمین/یونگی) کاپل فرعی:ویهوپ...نامجین جئون جونگ کوک برای خودش یک قلمروی داشت که با ورود رقیب جدیدی به نام پارک جیمین که میخواست قلمروش رو از چنگش در بیاره احساس ترس کرد پس ب...