یونگی:منظورت اینه اگه باهات همکاری نکنه حکومتش رو از چنگش در میاری؟
جیمین:کیتن باهوش.
یونگی اخمی کرد و جوابی بهش نداد.
جونگ کوک:تو در اون حدی نیستی که بخوای قلمروی من رو به دست بیاری.
جیمین پورخندی زد
جیمین:اول از عزیزانت شروع میکنم. مخصوصا فردی که کنارت نشسته. مین یونگی.
جونگ کوک:تو نمیتونی کاری بکنی درحالی که یونگی پیشمه
جیمین:چرا فکر کردی الان بلایی سرش میارم؟ یعنی وقتی داره برای شرکت من کار میکنه نمیتونم بلایی سرش بیارم؟ میتونم از شرکت بندازمش بیرون. خونش رو از چنگش در بیارم. و بفرستمش بار گی ها
چون یونگی همه ی نگاه هارو رویی خودش خیره میکنه.
یونگی:دهنت رو ببند عوضی
جیمین با هیچ حسی نگاش میکرد و بدون هیچ ریکشنی. جونگ کوک هوفی کشید.
جیمین:اوه فقط اون نیست. من میتونم کیم سوکجین رو که مهمترین فرد گروهتون هست رو بکشم. البته که الان در چنگ یکی از افرادم هستش.
گوشیش رو برداشت و سمت ما گرفت. با دیدن جین هیونگ که زخمی با دست و پای بسته به صندلی. عصبانیتم شدید شد. خواستم بهش مشت بزنم که جونگ کوک جلوم رو گرفت.
جونگ کوک:قبوله. اما به سه شرط؟
جیمین:بفرما...
جونگ کوک: اول از همه به هیچکدوم از دوستام و افرادم صدمه نمیزنی.
جیمین:قبوله.
جونگ کوک:دوم اینکه یونگی باید مدل شرکت من هم بشه.
جیمین:مال خودت من بخاطر نامجون نگهش داشتم.
جونگ کوک:و اخرین شرط.....
با صورتی که علامت سئوال بود نگاش میکردیم
.......کامنت و لایک یادتون نره کیوتیا
ESTÁS LEYENDO
Jeon or park?
FanficJeon or park? ژانر:مافیایی...عاشقانه... کاپل اصلی:کوکمینیون(تریسام/جونگ کوک/جیمین/یونگی) کاپل فرعی:ویهوپ...نامجین جئون جونگ کوک برای خودش یک قلمروی داشت که با ورود رقیب جدیدی به نام پارک جیمین که میخواست قلمروش رو از چنگش در بیاره احساس ترس کرد پس ب...