هوسوک فقط میخواست خوش بگذرونه. جوون باشه، از روزهاش لذت ببره و مثلِ امگای سرکشی رفتار کنه که تمام زندگیش بوده. اما امگای سرکش، تصور نمیکرد خوش گذرونیش توی کلاب به بهم زدن با دوست پسرش و البته، پیدا کردنِ یه شخصِ بهتر ختم شه.یا، جایی که آلفا یونگی توی دعوای هوسوک و دوست پسرش دخالت و آروم راهاش رو به زندگی امگا باز میکنه.
☽☼
"پس دیگه از نظرت جذاب نیستم؟"
"ببخشید؟"
"وقتی توی خونهام بودیم گفتی جذابم، حدس میزنم توی حال خودت نبودی."
"واو... حتی وقتی توی حال خودم نیستم هم حقیقتهارو میگم، الان حتی بیشتر جذابی."☽☼
"گفتن متاسفم بعد از بوسیدن کسی بیادبیه."
"هوب-هوبا...پس... بعد از یه بوسه چی میگی؟"
"تعریف میکنی، مثلا میگی لبهای نرمی داری یا همچین مرخرفی."
"نمیتونم دروغ بگم."
"مجبور نیستی."
"پس، میخوای درست و حسابی ببوسمت و بهت یه تعریف واقعی بدم امگا؟"
"خدایا، اصلا منتظر چی هستی؟"☽☼
"این هم جزوئی از تعادله هوسوک. نمیتونی روی یه دیوار کوچیک دوتا پنجره طرح بزنی، همونطور که نمیتونی توی یه قلب، دوتا معشوقه داشته باشی."
☽☼
"دیر به خودم میام. همیشه همین بوده ولی تو باعث شدی بفهمم زندگی برای تنها موندن خیلی طولانیه."
☽☼
کاپل: سپ
آلفا یونگی، امگا هوسوک
ژانر: امگاورس، انگست کم
تعداد قسمتها: ۷-۸ پارتنکات تکمیلی:
-پارتهای داستان خیلی طولانی نیستن.
-رابطهی سپ با روند شهوت-عشق پیش میره.
-کاراکترها تفاوت سنی نه ساله دارن. یون ۳۰ و سوک ۲۱ سالشه.
-داستان اسماتهای زیادی داره که قبل از اتفاق افتادنشون وارنینگ میدم:^
-اسم داستان از بنای تاجمحل که نمادی از عشقه گرفته شده و توی کاور هم میتونید ببینیدش.
-فقط نصفی از قسمت اول نوشته شده ولی میخوام با روند آپ کردن هفتگی پیش برم و امتحانش کنم:]کاور خوشگل توسط ایشون ساخته شده که خیلی ازش ممنونم💕
MJ_storiessجمعهی بعدی منتظر اولین آپدیت باشید خوشگلا:]
ESTÁS LEYENDO
Taj Mahal ~|| Sope Au
Fanficهوسوک فقط میخواست خوش بگذرونه. جوون باشه، از روزهاش لذت ببره و مثلِ امگای سرکشی رفتار کنه که تمام زندگیش بوده. اما امگای سرکش، تصور نمیکرد خوش گذرونیش توی کلاب به بهم زدن با دوست پسرش و البته، پیدا کردنِ یه شخصِ بهتر ختم شه. یا، جایی که آلفا یونگ...