part19

284 29 5
                                    

🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞🔞
به دیک بیدارش نگاه کردم.
کوک:متاسفم تهیونگا ولی ما فقط دوستیم.من زیاده روی کردم ببخشید.
پشتمو بهش کردم. فقط منتظر بودم یه کلمه دیگه بگه تا کامل بفاکش بدم. دستمو رو دستگیره گذاشتم که با صدای بغض دارش مواجه شدم.
ته:داری تلافی میکنی؟
بهش نگاه کردم‌.
کوک:خودت گفتی خوب‌.
ته:کوک لطفا.‌.
همین کلمه لازم بود تا کنترلم از دست بدم. هولش دادم رو تختو روش خیمه زدم.
ته:زود تر انجامش بده. بزار حست کنم.
لباشو به دندون گرفتمو دستمو داخل شلوار و باکسرش فرو کردم. ناله بلندی کرد که تو دهنم خفش کردم.دلم میخواست اذیتش کنم. اون باید تاوان حس بی ارزش بودنمو بده. با فرو کردن زبونم تو دهنش شروع به مک زدنش کرد. حرکت دستمو رو دیک ددی سایزش تند تر کردم‌. گازی از زبونم گرفت که باعث شد دیکشو محکم تر فشار بدم. ناله بلندی کرد.
ته:اهه...ع...عذابم..ندههه..‌اهه..کوک..تند تر....
دیکشو تند تر تو دستم بالا پایین کردم سرمو تو گردنش فرو کردم. پوست سفیدشو با مارک های پی در پی سرخ میکردم. حس میکردم نزدیک تا کام بشه دستمو از رو دیکش برداشتم. بلند اسممو داد زد که سریع دستمو جلو دهنش گرفتم.
کوک: هیسس... ساکت صدامون میره بیرون.
شلوارمو در اوردمو دوباره تو چشماش خیره شدم‌. بالاخره کارشو یاد گرفته بودو به دیکم نزدیک شد. دستمو تو موهای فرو کردم. با حس داغی زبونش آه غلیظی کشیدمو دیکمو بیشتر تو دهنش فرو کردم. رونامو چنگ زدو محکم ترلباشو دور دیکم حلقه کرد. شروع کردم تو دهنش کوبیدن. با برخورد دیکم به ته حلقش دست از کوبیدن کشیدمو دیکمو بیشتر فرو کردم تو دهنش‌‌. چشمای خیسشو روهم فشار میدادو سعی داشت خودش ازم جدا کنه. یه اسپنک محکم به بوتش زدم که آه خفش بلند شد.
کوک: چی شد بیبی بوی. دردت اومد؟
دستامو از تو موهاش دراوردم. دیکمو در اوردو هوارو وارد ریه هاش کرد.
ته:داشتی خفم میکردی.
دستمو قاب صورتش کردنو اشکاشو پاک کردم.
کوک:حالا که اصرار داری میتونی خودت بقیشو انجام بدی.
با اخم نگات کردو دوباره دیکمو تو دستش گرفت. دستامو رو بوتاش گذاشتمو محکم فشار دادم. دوباره اهی کشید. دستمو به دیکش رسوندمو براش تند پمپش کردم. حسابی تمرکزشو بهم زده بودمو نمیتونست درست ساک بزنه.
ته: آه کوکی من....
دستمو از رو دیکش برداشتم.
ته:لعنت بهتتت....
کوک: میخوام باهم ارضا شیم.
دیکمو از دهنش کشیدم بیرونو بلندش کردم.
ته: نه اینجوری درد داره کوک...
دستامو زیر بوتاش گرفته بودمو از هم بازشون کرده بودم. دیکمو رو ورودی تنظیم کردمو فرو کردمش داخلش.
ته:اهه..کوکی...اروم..
کوک:حرفا درد دارن نه؟ دیک منم درد داره پس تحملش کن.
با اولین ضربه اشکش چکید. به زور در حال پاک کردن اشکاش بودو نمیخواست دوباره گند بزنه. در جست‌وجوی نقطه حساسش بودم که با پیدا کردنش ضربات پی در پیمو روی میکوبوندم.
ته:ک..کوکی..من...اههه...بسهه...
کوک:یکم دیگه صبر کن میخوام باهم به اوج برسیم.
ناله هاشو بلند تر از قبل شروع کرد. خوب میدونست وقتی ناله میکنم باعث میشه زودتر کام شم. رو تخت خوابوندنمشو زیر زانو هاشو گرفتم. با تموم توانم میکوبیدم توش. بالاخره اخرین ضربه رو زدمو داخلش کام شدم.
ته:خیلی خشنی.
پوزخندی زدمو لباشو خشن بوسیدم.
_________________________________________
اینم بقیه تصاویر لذت ببرین😅

_________________________________________اینم بقیه تصاویر لذت ببرین😅

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


قدرت_عشقWhere stories live. Discover now