کایهو( تو جفت منی)

214 13 12
                                    

*****************************************

Oops! This image does not follow our content guidelines. To continue publishing, please remove it or upload a different image.


*****************************************

# سوهو

داشتم کیک های توی کافه درست میکردم سرم چرخوندم و برادر سر به هوام نگاه کردم
تنها کار چان اینکه به الفای های که وارد کافه میشن چشم غره بره

با تموم شدن خامه های کیک از مغازه بیرون رفتم به چان سپردم که حواس به مغازه باشه

#
چان

آخرین مشتری پولش حساب کردن و چشم هام بستم به گارسون سپردم حواسش به همه چیز باشه

با حس رایحه توت فرنگی چشم هام باز کردم ناخودآگاه به سمت  اون رایحه رفتم با  نزدیک شدنم امگایی دیدم که نشسته بود و کنارش الفای با رایحه دریا بود  میتونستم زوزه گرگم بشنوم که ازم میخواست امگام  مارک کنم

#

چانیول  همه حواس پیش اون  دوتا بود با نزدیک شدن اون آلفا و با پخش کردن رایحه سلطه برای امگا با عصبانیت سمت اونها رفت و با پخش کردن رایحه آلفا مجبور به عقب نشینی کرد

#چان

عصبانیت همه وجودم پر کرده بود میتونستم نا ارمی گرگم ببینم

_از امگای من دور شو آلفا تا همین جا گردنت نشکستم

درسته بلاخره  لویی جاش با من جابه جا کرد

#بکهیون

عصبی خسته دست روی سرم کشیدم میدونستم آخرم به حرف هام اهمیت نمیده با پخش شدن رایحه سلطش ترسیدم میدونستم میخواد بدون اجازه مارکم  کنه ترسیده سرم عقب کشیدم و اون نزدیک میشد که با صدای الفای دیگه رایحه کم شد

#

×تو کی باشی که نزاری امگایی که میخوام مارک کنم

_من جفت حقیقی اون امگام 

انگار این حرف زیاد به مزاج سهون خوش نیومد اون  خودش میدوست که اون امگا جفت حقیقی نیست و برای گرفتن قدرت کای به اون‌ نیاز داشت پس  به سمت  بکهیون حمله ور شد تا اون به زور مارک کنه اما با قدرت زیادی اون به سمتی پرت با برگردونن سرش گرگ سیاهی دید که با چشم های قرمزش بهش نگاه میکرد برای اولین بار ترسید و از کافه فرار کرد

سوهو

خامه خریدم در کافه باز کردم و   با دیدن گرگ سیاهی که کنار یه امگا نشسته بود به سمت گرگ سیاه رفتم کنارش نشستم

×لویی بهتره بزاری چان برگرده

و شکل عجیبی با حرفش گرگ سیاه تبدیل به آدم شد

×خب
_اون امگا جفت منه و یه الفای لعنتی دیگه میخواست جفت مارک کنه

×خب

_من میخوام جفتم مارک کنم اونم همین الان

× تو میخوای برادرمن مارکت کنه

÷خب اره ولی باید بردارم حرف بزنه  اجازش بگیره  و اون به حرف هیچ کس گوش نمیده

× نگران نباش من کاری میکنم قبول کنه و تو چان بهتره  حرف نزنی من همه چیز درست میکنم و اینکه   بردارت کجاست

$من اینجام ،شنیدم کولاک کردی بکهیون بهت گفته بودم باید با سهون مارک کنه

× فکر کنم متوجه نشدید برادر من جفت حقیقی برادرت

$اهمیتی نمیدم

×خب پس  ،میتونم اسم شما بدونم  واینکه چرا اهمیت نمی دید

$البته کیم کای رئیس پک  و اینکه به نظرم برادرت لیاقت برادر من نداره

×خب خوشبختم و اینکه من پارک سوهو تو رو به عنوان جفت حقیقی رد میکنم  چون من جفت که منطق نداره نمیخوام

÷_& چی

×فکر نکنم چیز عجیبی گفته باشم  و اینکه نگو که متوجه نشدی الفا

$گرو کشی میکنی امگا
×شاید

$خیلی خب قبوله اونها میتونن هم مارک کنن واینکه 

به سمتم خم شد مارکم کرد

چشم هام سیاهی رفت و کای من بغل کرد

$مال منی  امگا کوچولو تاوان این زبون درازیت میدی توله گرگ خرگوش نما

#

$شما میتونید هم مارک کنید منم میرم تا این توله گرگ سرکش رام کنم

End

خوب یا بد تقدیم نگاه قشنگتون

بعدی

کوکوی ، کوکمین  ....
کلا بی تی اس فردا آپ میکنم و اینکه موضوع کلا درمورد خیانت
بعدی چانهو آپ میکنم شاید فردا
یه سناریو هونهو هست آخر شب آپ میکنم

ممنون بابت همراهیتون ♥️🌺

راستی اون ستاره پایینی هم فشار بدید یکم بهم انرژی بدید

وانشات Where stories live. Discover now