part "8* im not little

174 22 2
                                    

+گفتم نه
- اره
جین ماسکو برداشت و پرت کرد

جین اول به ماسک نگاه کرد و بعد به صورت مرد
لب های قلوه ای چشمای کشیده و قیافه ای جذاب و انگار با قیافه اش توجهش به مرد هم جمع شد بدن بزرگ و عضله ای سینه های ورزیده که از روی پیراهن سفید معلوم بود بازو هایی بزرگ که از روی کت هم معلوم بود ولی اشنا بود

مرد پوزخند زد ولی یکم عصبی بود میشد گفت بیشتر عصبی بود
+ باشه جین. من به قولم عمل کردم
- فاك
- تو... تو... پسر... پسر دوتور؟ همون پسر کوچولوی ناز که توی انباری گریه میکرد؟ نامجون؟
+ اره همونم
- تو... تو.. تو واقعا به قولت عمل کردی؟
+ اره عمل کردم
- فکر نمیکردم پسر کوچولو انقدر بزرگ شده باشه چند سالته؟
+ 23
- واقعا فکر میکردم ازم بزرگ تر باشی حتا فکرشم نمیکردم قول رو جدی بگیری
+ اره خوب میدونم
- خوب دیگه کوچولو نیستی حتی بزرگ تر از منم هستی
نامجون بلند شد و به سمت جین رفت
+ اره دیگه کوچولو نیستم
جین وقتی نامجون بهش نزدیک شد نزدیک بود قلبش از توی سینه هاش بزن بیرون اب دهنشو قورت داد سعی کرد سعی کرد موضوع رو عوض کنه
- خو.. خوب حالا برای چی منو اورده بودی؟
نامجون خندید
+ تو خیلی بامزه هستی سعی میکنی موضوع بحث رو عوض کنی تا جلوی سرخ شدن گونه هاتو بگیری

جین باورش نمیشد الان دستش رو شده بود
- نه اصلا هم اینجوری نیست
جین لج کرد
نامجون پوزخند جذاب زد و کنار رفت و توی اتاقش رفت
- هی لعنتی چرا منو تنها گذاشتی؟
نامجون بعد از دو دقیقه با یه تیشرت و شلوار بیرون اومد
- چ... چرا؟
جین اب دهنشو قورت داد سینه های پهن و ورزیده نامجون و بازو های عضله ای صورت جذاب پاهای قوی و عضله ای
- فکر کنم خیلی دیگه سر قولت وایسادی
+ چی؟
- هیچی
جین روی مبل نشست و و بالشت رو بغل کرد
نامجون یه عینک مشکی زده بود و اونو صد برابر جذاب تر میکرد و داشت دوتا قهوه درست میکرد
جین میخواست دوباره بپرسه چرا اونو اورده اینجا اما محو جذابیت نامجون شده بود و فکش پایین افتاده بود
+ مواد کشیدی؟
- چی؟
جین خودشو جمع کرد
+ اخه گونه هات سرخه فکت افتاده پایین
جین خندید
- برادرم با دوستام کی میان؟
+ دوماه دیگه
- چی؟
+ خوب شندی رفتن دیگه بزار خوش باشن
- باشه
جین سرتکون داد و بالشت توی بغلش محکم کرد

+چرا ناراحتی چیشده؟
- هوم من؟
+ اره
- هیچی داشتم به اشک های پسر کوچولو که اونروز گریه میکرد فکر میکنم قلبم مچاله میشه بعد از اون همه سال بهش فکر میکنم

My big promise  <namjin>Where stories live. Discover now