- آه.... آه... نام... نامجون...
نامجون چشماش گرد شد وقتی دید جین داره اسمشو ناله میکنه
نامجون دستشو روی گونه جین گذاشت و نوازش کردJin pov:
چشمامو باز میکنم انگشت های کشیده و مردونه نامجون داشت گونه های منو نوازش میکرد
فاک.... ؟ چیشده؟.....نکنه صدای خواب خیسمو شنیده باشه؟ اگه اسمشو ناله کردم شنیده باشه چی؟
سریع خودمو به یه طرف دیگه میزنم و ادای ادم هایی که ترسیدن رو در میارم
-اوه نامجون منو ترسوندی
***********
نامجون با تعجب به جین نگاه میکنه و لبخند چال دار میزنه
+آه ببخشید نمیخواستم بترسونمت فقط زیاد خوابیدی گفتم بیدارت کنم خیلی میخوابی
جین پوف میکشه و خیالش راحت میشه که نامجون نشنیده
-آه ممنون که بیدارم کردیجین لبخند زد و از روی تخت بلند شد
نامجون بدون اینکه حرفی بزنه از اتاق خارج میشه و سعی میکنه فراموش کنه
و روی مسابقات تمرکز داشته باشه تا حواسش پرت نشهصدای پای جین رو پشت سرش میشنوه و سعی کرد توجه نکنه اما نمیشد برگشت و به صورت سرخ جین که شبیه توت فرنگی بود نگاه کرد و لبخند چال دار زد
-من...... من... میشه.....
نامجون به لکنت جین لبخند زد و این جین رو صد برابر ناز تر میکرد نامجون همون لحظه خم میشه و گونه جین رو میبوسه و کنار گوشش جین لب هاشو میکاره
+ چرا لکنت گرفتی بیبی؟
جین سرخ شد و همون لحظه گوشیه نامجون زنگ میخوره
نامجون کنار میاد و زیر لب فحش میدهسمت تلفنش میره
جین داشت خدارو شکر میکرد که تلفن زنگ خورد و دیگه نیازی نبود حرفشو کامل کنه چون یادش رفته بود البته قرار بود به نامجون بگه یادش رفته
دستشو روی گونه خودش میزاره و جایی که لب های نامجون فرود اومده بود هنوز هم داغ بود
نامجون تلفن رو جواب میده و به وضوح عصبی بود
+بله
# نامجون مسابقه نداری
+فاک چی میگی ؟
# حریفت مرده
+چرا؟
#تصادف بوده مست کرده بوده بعد ماشین بهش میزنه و توی دره پرت میشهنامجون یکم ناراحت شده بود چون حریفش دوستش بود هر چند حریفش نامجون رو دشمن میدونست
+باشه مراسم دفن منو خبر کن
# هفته دیگه سه شنبه
+باشه خدافظتلفن رو قطع میکنه روی میز پرت میکنه و دست به کمر میشه و لبشو میگزه و به زمین خیره میشه
ESTÁS LEYENDO
My big promise <namjin>
De Todoپسر کوچولو قول داده بود و بهش عمل کرد اما توی خاطره هاش فرد کجا بود؟ کاپل :نامجین کاپل فرعی: تهکوک شخصیت ها: نامجون جین یونگی هوسوک جیمین تهیونگ جونگ کوک وضعیت: تموم شده