$ قربان کر شدی؟
+ چی گفتی؟
نامجون اخم کرد یونگی لبخند دردناک زد
$ هیچی به خدا
+ دفعه بعد گردنتو قطع میکنم
* پایان فلش بک*
یونگی لبخند دردناک زد
$ غلط کردم
+ دهنتو ببند
نامجون رفت و با یه تیشرت سبز و یه شلوار بلند برگشت
+حالا میشه صبحونه بخورم ؟
جین چشم غره رفت
-بشین
نامجون نشست و داشت قهوه خودشو میخورد
کوک با شادی گفت
¢جین چرا دیشب ناله میکردی؟نامجون قهوه توی گلوش پرید و سرفه کرد
نامجون داشت خفه میشد و صورتش قرمز شده بود و جین با یه ضربه محکم پشت نامجون که سرفه قطع بشه زد
نامجون سرفه قطع شد
جین اخم کرد
-دیکتو میبرم+باشه... ببینم اون وقت به کی میخوای خواهش کنی
-خفه شو مرتیکه منحرف
نامجون موهای جین رو نوازش کرد و لبخند زد
+دوستت دارم
-منم
تهیونگ فضول عق زد
°حال بهم زنا
نامجون و جین با اخم سمت تهیونگ برگشتن
نامجون لبخند زد
+کی بلده پاسور بازی کنه؟
همه دستاشونو بالا بردن
+ بیاین قمار بزاریم من و کوک هم گروهی میشیم
کوک چشماش برق زد
¢ واقعا اقاهه؟
نامجون سر تکون داد و برگشت با قیافه اخمو جین روبه رو شد
-منم با تهیونگ هم گروهی میشم
نامجون سر تکون داد و تقسیم شدن
+کوک تو بگو قمار سر چی بزاریم
¢ خوراکی با سوجو وجین باید بزاره یه بار سوجو بخورم
+باشه پسر
جین اخماش بیشتر توی هم رفت
- میکشمتیونگی و هوسوک اومدن
+هوسوک هم با من
ESTÁS LEYENDO
My big promise <namjin>
De Todoپسر کوچولو قول داده بود و بهش عمل کرد اما توی خاطره هاش فرد کجا بود؟ کاپل :نامجین کاپل فرعی: تهکوک شخصیت ها: نامجون جین یونگی هوسوک جیمین تهیونگ جونگ کوک وضعیت: تموم شده