part "17* no

103 8 0
                                    

جین دیگه نپرسید چرا ولی میخواست بپرسه امتحان کردنش مشکل نداره

-میشه بپرسم چرا؟

+چون.... چون من گی بودم

-اها

نامجون خودشو روی مبل پهن کرد و دراز کشید و هوا یکم سرد بود تلوزیون رو روشن کرد

جین با ناراحتی اسم نامجون صدا زد

-نامجونا؟
+جانم؟

نامجون همونجوری که دراز کشیده بود و به تلوزیون نگاه میکرد گفت

جین لباشو اویزون کرد

-هنوز یکم کمرم درد میکنه

نامجون با تعجب گفت

+چرا؟

-نمیدونم

+بیا اینجا روی من دراز بکش

جین عقب رفت

-چی؟. نه عمرا این کارو انجام بدم

+باشه برو درد بکش

جین پوف کشید

-باشه به درک

جین به شکم روی نامجون دراز کشید و سرش توی گردن نامجون فرو برد
عطر نامجون توی ریه هاش پخش شد بوی گل وحشی بود

نامجون دستشو زیر
شلوار جین برد و نزدیک سوراخ پسر رو مالید

جین سرخ شد و بیشتر خودشو توی گردن مرد فرو برد و یکم ناله کرد اما به طرز عجیبی دیگه درد نمیکرد

+درد داره؟

نامجون نگران پرسید

جین دیگه درد احساس نمیکرد

+نه دیگه

نامجون خندید

+ شیطون میخواستی من بهش دست بزنم و تحریک بشم؟
-مگه دیوونه شدم؟ ... به من ربطی نداره شما تحریک شدی یا نه مرتیکه منحرفت
+ تو هم اگه جای من بودی تحریک میشدی بگذریم

جین اومد بلند شه اما دست نامجون دورش محکم شد

+همینجا بمون باهم تلوزیون نگاه کنیم بیبی

جین پوف کشید

-باشه

جین از ته قلبش لذت میبرد اما خودشم نمیدونست چش شده

+جوری رفتار نکن انگار خوشت نمیاد

My big promise  <namjin>Where stories live. Discover now