جین دیگه نپرسید چرا ولی میخواست بپرسه امتحان کردنش مشکل نداره
-میشه بپرسم چرا؟
+چون.... چون من گی بودم
-اها
نامجون خودشو روی مبل پهن کرد و دراز کشید و هوا یکم سرد بود تلوزیون رو روشن کرد
جین با ناراحتی اسم نامجون صدا زد
-نامجونا؟
+جانم؟نامجون همونجوری که دراز کشیده بود و به تلوزیون نگاه میکرد گفت
جین لباشو اویزون کرد
-هنوز یکم کمرم درد میکنه
نامجون با تعجب گفت
+چرا؟
-نمیدونم
+بیا اینجا روی من دراز بکش
جین عقب رفت
-چی؟. نه عمرا این کارو انجام بدم
+باشه برو درد بکش
جین پوف کشید
-باشه به درک
جین به شکم روی نامجون دراز کشید و سرش توی گردن نامجون فرو برد
عطر نامجون توی ریه هاش پخش شد بوی گل وحشی بودنامجون دستشو زیر
شلوار جین برد و نزدیک سوراخ پسر رو مالیدجین سرخ شد و بیشتر خودشو توی گردن مرد فرو برد و یکم ناله کرد اما به طرز عجیبی دیگه درد نمیکرد
+درد داره؟
نامجون نگران پرسید
جین دیگه درد احساس نمیکرد
+نه دیگه
نامجون خندید
+ شیطون میخواستی من بهش دست بزنم و تحریک بشم؟
-مگه دیوونه شدم؟ ... به من ربطی نداره شما تحریک شدی یا نه مرتیکه منحرفت
+ تو هم اگه جای من بودی تحریک میشدی بگذریمجین اومد بلند شه اما دست نامجون دورش محکم شد
+همینجا بمون باهم تلوزیون نگاه کنیم بیبی
جین پوف کشید
-باشه
جین از ته قلبش لذت میبرد اما خودشم نمیدونست چش شده
+جوری رفتار نکن انگار خوشت نمیاد
YOU ARE READING
My big promise <namjin>
Randomپسر کوچولو قول داده بود و بهش عمل کرد اما توی خاطره هاش فرد کجا بود؟ کاپل :نامجین کاپل فرعی: تهکوک شخصیت ها: نامجون جین یونگی هوسوک جیمین تهیونگ جونگ کوک وضعیت: تموم شده