+ خفه شو پسرک کرمو
نامجون اشکاشو پاک کرد و جینو بلند کرد سمت جایی که بقیه نشسته بودن برد و روی پای خودش نشوند
کوک حسودی کرد
¢ ول کن داداشمو برای منه
نامجون مثل بچه ها گفت ولی مهربون
+ داداشه توعه همسر منه
جین با شنیدن کلمه همسر سرخ شد و خوشو توی گردن نامجون قایم کرد
کوک سرتکون داد
¢ راست میگی
¢ نامجون ؟ میشه بچه دار شین
نامجون از خنده ترکید
+ نمیدونم
جین بیشتر خودشو قایم کرد
نامجون برداشت یه سوجو رو سرکشید
جین و کنار خودش نشوند+بیا بخور خوبه
جین هم برداشت و سرکشید
همه رفتم خوابیدن جین سمت اتاقش رفت و گونه هاش از مستی سرخ شده بود و نامجون احساس گرما میکرد نامجون خودشو زود تر روی تاج تخت تکیه داد و چشماشو بست و چشماشو باز کرد و با بدن لخت جین که فقط یه باکسر تنش بود جین روبه رو شد
که روش خیمه زده بود
+خوبی بیبی؟
+++++++++++++++
جین بدون هیچ حرفی شلوارک نامجونو از تنش برون کشید و باسنشو به عضو نامجون از روی باکسر فشار داد
نامجون یه ناله مردونه کرد و تیشرتش رو در اورد
جین محکم تر فشار داد و سریع باکسر نامجون رو در اورد
و نگاهی با اجازه به نامجون انداخت- اجازه هست ددی؟
نامجون پوزخند شیطانی زد
+ برای ددی روی زمین زانو بزن
جین سریع انجام داد و نامجون وایساد و کلاهکشو به لب جین زد
+ گود بوی دهنتو باز کن و ابنباتتو لیس بزن و مزه مزه کن
جین مثل یه پاپی اطاعت کرد و اروم کلاهک نامجون رو وارد دهنش کرد
یک دفعه کوک وارد شد و نامجون خودشو روی تخت پرت کرد و اخم کرد و جین همینکارو تکرار کرد نامجون پتو رو روی خودش کشید تا چیزی معلوم نشه
¢ جین میشه بیای پیشم بخوابی
- اره میشه
جین بلند شد و هنوز توی حالتش مونده بود و نامجون رو با تحریک بودنش تنها گذاشت و نامجون با عصبانیت بلند شد و سمت حموم رفت
در جوری محکم بسته شد که اگه یه بار دیگه تکرار میشد در از جاش کنده میشد
YOU ARE READING
My big promise <namjin>
Randomپسر کوچولو قول داده بود و بهش عمل کرد اما توی خاطره هاش فرد کجا بود؟ کاپل :نامجین کاپل فرعی: تهکوک شخصیت ها: نامجون جین یونگی هوسوک جیمین تهیونگ جونگ کوک وضعیت: تموم شده