با نگرانی به یونگی که داشت صداش رو گرم میکرد نگاه کرد سنگینی نگاهش توجه یونگی جلب کرد سمتش برگشت و با دیدن متینی که نمیخندید گفت:
- من خوبم متین نگرانم نباش باشه؟
- عین همین جمله رو من یه سال تمام بهت میگفتم میتونستی نگرانم نباشی؟
یونگی خندید و گفت:
- نه نمیتونستم برای همینم بهت حق میدم ولی ببین انقدری حالم خوب شده که دکتر بهم اجازه کنسرت داشتن داده
خب در حقیقت فقط همین کنسرت بود اجازه برگزاری تور جهانی نداشت و حتی توی همین کنسرت هم داشتن پرفورمنس ممنوع بود اما متین نمیخواست این رو به روش بیاره و باز ناراحتش کنه بنابراین فقط گفت:
- هر جا دیدی نمیتونی ادامه بدی فقط برو پشت صحنه انقدری موقع تمرینات بات بودم که بدونم هر قسمت باید چیکار کنم بنابراین هر وقت نیاز بود میتونم بیام بالا و جات رو بگیرم تا تو بتونی استراحت کنی
- خیلی خب باشه اگه این خیالت راحت میکنه قول میدم
صدایی از پشت سرشون مکالمه رو متوقف کرد:
- یونگی شی آماده شو باید بری روی صحنه
یونگی هل هلکی گفت:
- خوبم باشه؟ فقط از نمایش لذت ببر
متین وقت بحث کردن یا نصیحت کردن نداشت چون همون لحظه منیجر یونگی جلو اومد و اون رو با خودش برد آهی کشید و همراه نیومنیجر به سمت جایگاهش بین تماشاچیا رفت نیومنیجر ماسک و کلاهی بهش داد و گفت:
- بیا این رو بگیر
بدون بحث از هر دو استفاده کرد و به جایگاه رفتن شروع کنسرت طوفانی بود و حتی خیلی بی نقص ادامه پیدا کرد استرس متین کم کم رفت اما هنوز هم اون گوشه قلبش نگران و اماده برای کمک باقی مونده بود
اواسط منت اول بود که یکی از دخترای بین جمعیت جیغ کشید:
- ددی یونگی
صداش انقدر بلند بود که حتی یونگی هم شنید و بین حرفایی که برای منت آماده کرده بود مکث کرد و بلافاصله بعد صدای حتی بلند تر متین نه فقط یونگی حتی جمعیت رو هم شوکه کرد:
- یاااا اون فقط ددی منه
با صدای متین یه همهمه بزرگ بین جمعیت پیش اومدو همه اوپا اوپا گویان دنبال جایی که صدای متین ازش اومده بود گشتن متین که دید دیگه قایم شدن بی فایده ست ماسک و کلاهش رو درآورد و رو به جمعیت تعظیم کرد و یونگی با خنده به دختراش هشدار داد:
- دیدین که صاحبم اینجاس پس لطفا رعایت کنید
دخترا باز ذوق زده جیغ کشیدن و کنسرت ادامه پیدا کرد موقع منت دوم متین اشاره ای به جونووک که یکی از نوازنده های استدیو مبین بود و بخاطر اشنایی قبول کرده بود کمکش کنه کرد و جونووک به محض دیدن اشاره اش تبلتش رو برداشت و بعد از نوشتن "یونگی مرید می" اون رو طوری که توجه فیلمبرداری که روی استیج بود رو جلب کنه بالا گرفت
فیلمبردار به محض دیدنش فوری ازش فیلم گرفت و تیم کارگردانی تصویر فیلم رو روی مانیتور بزرگ استیج انداخت و باعث دراوردن دوباره صدای جیغ آرمی های حاضر در سالن شد
یونگی با شنیدن صدای جیغ بین حرفایی که اصلا جیغ برانگیز نبود فهمید یه چیزی اشتباهه به سمت مانیتور برگشت و بلافاصله بعد از دیدن تصویر روی مانیتور صدای بلند متین که حتی نیاز به میکروفون نداشت رو شنید:
